نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 425
مىكند كه قلبش آئينه حوادث آينده است، او است كه مىتواند پرده از اين راز
بردارد، و تعبير اين خواب را باز گو كند.
جمله" فارسلون" (مرا به سراغ او بفرستيد) ممكن است اشاره به اين
باشد كه يوسف در زندان ممنوع الملاقات بود و او مىخواست از شاه و اطرافيان براى
اين كار اجازه بگيرد.
اين سخن وضع مجلس را دگرگون ساخت و همگى چشمها را به ساقى دوختند سرانجام به
او اجازه داده شد كه هر چه زودتر دنبال اين ماموريت برود و نتيجه را فورا گزارش
دهد.
***
ساقى به زندان آمد به سراغ دوست قديمى خود يوسف آمد، همان دوستى كه در حق
او بىوفايى فراوان كرده بود اما شايد مىدانست بزرگوارى يوسف مانع از آن خواهد شد
كه سر گله باز كند.
رو به يوسف كرد و چنين گفت: يوسف تو اى مرد بسيار راستگو، در باره اين خواب چه
مىگويى كه كسى در خواب ديده است كه هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را مىخورند، و هفت
خوشه سبز و هفت خوشه خشكيده" (كه دومى بر اولى پيچيده و آن را نابود كرده
است) (يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنا فِي
سَبْعِ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعِ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ
وَ أُخَرَ يابِساتٍ).
" شايد من به سوى اين مردم باز گردم، باشد كه آنها از اسرار اين خواب
آگاه شوند" (لَعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ
لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ).
كلمه" الناس" ممكن است اشاره به اين باشد كه خواب شاه به عنوان يك
حادثه مهم روز، به وسيله اطرافيان متملق و چاپلوس، در بين مردم پخش شده بود، و اين
نگرانى را از دربار به ميان توده كشانده بودند.
***
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 425