responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 9  صفحه : 414

باقى ماند" (فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ‌).

در اينكه ضمير" فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ‌" به ساقى شاه بر مى‌گردد يا به يوسف، در ميان مفسران گفتگو است بسيارى اين ضمير را به يوسف باز گردانده‌اند بنا بر اين معنى اين جمله چنين مى‌شود كه شيطان ياد خدا را از خاطر يوسف برد و بهمين دليل به غير او توسل جست.

ولى با توجه به جمله قبل، كه يوسف به او توصيه مى‌كند مرا نزد صاحب و مالكت بازگو كن ظاهر اين است كه ضمير به شخص ساقى باز مى‌گردد، و كلمه" رب" در هر دو جا، يك مفهوم خواهد داشت.

به علاوه جمله" و ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ" (بعد از مدتى باز يادش آمد) كه در چند آيه بعد در همين داستان در باره ساقى مى‌خوانيم نشان مى‌دهد كه فراموش كننده او بوده است نه يوسف.

تفسير نمونه ؛ ج‌9 ؛ ص414

ى بهر حال چه ضمير به يوسف باز گردد و چه به ساقى، در اين مساله شكى نيست كه يوسف در اينجا براى نجات خود توسل به غير جسته است.

البته اينگونه دست و پا كردن‌ها براى نجات از زندان و ساير مشكلات در مورد افراد عادى مساله مهمى نيست، و از قبيل توسل به اسباب طبيعى مى‌باشد، ولى براى افراد نمونه و كسانى كه در سطح ايمان عالى و توحيد قرار دارند، خالى از ايراد نمى‌تواند باشد، شايد به همين دليل است كه خداوند اين" ترك اولى" را بر يوسف نبخشيد و بخاطر آن چند سالى زندان او ادامه يافت.

در روايتى از پيامبر ص چنين مى‌خوانيم كه فرمود" من از برادرم يوسف در شگفتم كه چگونه به مخلوق، و نه به خالق، پناه برد و يارى طلبيد"؟ [1] در حديث ديگرى از امام صادق ع مى‌خوانيم كه بعد از اين داستان، جبرئيل نزد يوسف آمد و گفت چه كسى تو را زيباترين مردم قرار داد؟ گفت:


[1] مجمع البيان ذيل آيه.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 9  صفحه : 414
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست