نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 406
و پرندگان آسمان مىآيند و از آن مىخورند" (وَ قالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي
خُبْزاً تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ) سپس اضافه
كردند:" ما را از تعبير خوابمان آگاه ساز كه تو را از نيكوكاران
مىبينيم" (نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَراكَ
مِنَ الْمُحْسِنِينَ).
در اينكه اين دو جوان از كجا دانستند كه يوسف از تعبير خواب اطلاع وسيعى دارد،
در ميان مفسران گفتگو است.
بعضى گفتهاند: يوسف شخصا خود را در زندان براى زندانيان معرفى كرده بود كه از
تعبير خواب اطلاع وسيعى دارد، و بعضى گفتهاند سيماى ملكوتى يوسف نشان مىداد كه
او يك فرد عادى نيست، بلكه فرد آگاه و صاحب فكر و بينش است و لا بد چنين كسى
مىتواند مشكل آنها را در تعبير خواب حل كند.
بعضى ديگر گفتهاند يوسف از آغاز ورودش به زندان، با اخلاق نيك و حسن خلق و
دلدارى زندانيان و خدمت آنها و عيادت از مريضان نشان داده بود كه يك فرد نيكوكار و
گره گشا است به همين دليل در مشكلاتشان به او پناه مىبردند و از او كمك
مىخواستند.
ذكر اين نكته نيز لازم است كه در اينجا قرآن بجاى كلمه" عبد"
و" برده" تعبير به" فتى" (جوان) مىكند، كه يك نوع احترام
است، و در حديث داريم
لا يقولن احدكم عبدى و امتى و لكن فتاى و فتاتى
:" هيچكدام از شما نبايد بگويد غلام من و كنيز من بلكه بگويد جوان
من" [1] (تا در
دوران آزادى تدريجى بردگان كه اسلام برنامه دقيقى براى آن چيده است، بردگان از هر
گونه تحقير در امان باشند).
تعبير به أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً (من شراب مىفشردم) يا به خاطر آنست كه او در خواب ديد
انگور را براى ساختن شراب مىفشارد، و يا انگورى را كه در خم، تخمير شده بود براى
صاف كردن و خارج ساختن شراب از آن مىفشرده است،