نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 385
و باز اين تعبير كه اول سخن از زندان مىگويد و بعد گويى به زندان هم قانع
نيست، پا را بالاتر مىگذارد و از" عذاب اليم" كه تا سر حد شكنجه و
اعدام پيش مىرود، حرف مىزند.
***
يوسف در اينجا سكوت را به هيچوجه جايز نشمرد و با صراحت پرده از روى راز
عشق همسر عزيز برداشت و گفت:" او مرا با اصرار و التماس به سوى خود دعوت
كرد" (قالَ هِيَ راوَدَتْنِي عَنْ نَفْسِي).
بديهى است در چنين ماجرا هر كس در آغاز كار به زحمت مىتواند باور كند كه جوان
نو خاسته بردهاى بدون همسر، بىگناه باشد، و زن شوهردار ظاهرا با شخصيتى گناهكار،
بنا بر اين شعله اتهام بيشتر دامن يوسف را مىگيرد، تا همسر عزيز را!.
ولى از آنجا كه خداوند حامى نيكان و پاكان است، اجازه نمىدهد، اين جوان
پارساى مجاهد با نفس در شعلههاى تهمت بسوزد، لذا قرآن مىگويد:" در اين
هنگام شاهدى از خاندان آن زن گواهى داد، كه براى پيدا كردن مجرم اصلى، از اين دليل
روشن استفاده كنيد: اگر پيراهن يوسف از جلو پاره شده باشد، آن زن، راست مىگويد، و
يوسف دروغگو است (وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ كانَ
قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْكاذِبِينَ).
***
" و اگر پيراهنش از پشت سر پاره شده است، آن زن دروغ مىگويد و يوسف
راستگو است" (وَ إِنْ كانَ قَمِيصُهُ
قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ).
چه دليلى از اين زندهتر، چرا كه اگر تقاضا از طرف همسر عزيز بوده، او به پشت
سر يوسف دويده است و يوسف در حال فرار بوده كه پيراهنش را چسبيده، مسلما از پشت سر
پاره مىشود، و اگر يوسف به همسر عزيز هجوم برده و او فرار
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 385