نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 339
اين درست به اين مىماند كه گاه انسان به كودك خردسالش مىگويد توپ خود را به
لامپ چراغ نزن كودك كه تا آن وقت نمىدانست مىشود توپ را به لامپ بزند، متوجه اين
مساله مىشود كه چنين كارى امكان پذير است و به دنبال آن حس كنجكاوى او تحريك
مىشود كه بايد ببينم اگر توپ را به لامپ بزنم چه مىشود؟ و به دنبال آن شروع به
آزمايش اين مساله مىكند، آزمايشى كه به شكستن لامپ منتهى خواهد شد.
اين تنها يك موضوع ساده در باره كودكان نيست، در سطح يك جامعه بزرگ نيز گاهى
امر و نهىهاى انحرافى سبب مىشود مردم بسيارى از چيزهايى را كه نمىدانستند ياد
بگيرند، و سپس وسوسه آزمودن آنها شروع مىشود، در اينگونه موارد حتى الامكان بايد
مسائل را بطور كلى مطرح كرد تا بد آموزى در آن نشود.
البته يعقوب پيامبر روى پاكى و صفاى دل اين سخن را با فرزندان بيان كرد، اما
فرزندان گمراه از بيان پدر سوء استفاده كردند.
نظير اين موضوع روشى است كه در بسيارى از نوشتهها با آن برخورد مىكنيم كه
مثلا كسى مىخواهد در باره ضررهاى" مواد مخدر" يا" استمناء"
سخن بگويد، چنان اين مسائل را تشريح مىكند و يا صحنههاى آن را بوسيله فيلم نشان
مىدهد كه ناآگاهان به اسرار و رموز اين كارها آشنا مىگردند، سپس مطالبى را كه در
نكوهش اين كارها و راه نجات از آن بيان مىكند بدست فراموشى مىسپارند، به همين
دليل غالبا زيان و بدآموزى اين نوشتهها و فيلمها به مراتب بيش از فايده آنها
است.
***
6- آخرين نكته اينكه: برادران يوسف گفتند. اگر با وجود ما گرگ برادرمان را
بخورد ما زيانكاريم، اشاره به اينكه انسان هنگامى كه مسئوليتى را پذيرفت بايد تا
آخرين نفس پاى آن بايستد و گرنه سرمايههاى خود را از دست
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 339