نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 294
بحثها را احاطه كرده است.
***
4- داستان يوسف قبل از اسلام و بعد از آن
بدون شك قبل از اسلام نيز داستان يوسف در ميان مردم مشهور و معروف بوده است،
چرا كه در تورات در چهارده فصل از سفر پيدايش (از فصل 37 تا 50) اين داستان مفصلا
ذكر شده است.
البته مطالعه دقيق اين چهارده فصل نشان مىدهد كه آنچه در تورات آمده تفاوتهاى
بسيارى با قرآن مجيد دارد و مقايسه اين تفاوتها نشان مىدهد كه تا چه حد آنچه در
قرآن آمده پيراسته و خالص و خالى از هر گونه خرافه مىباشد و اينكه قرآن به پيامبر
مىگويد:" پيش از اين از آن غافل بودى" (بنا بر اينكه منظور از احسن
القصص داستان يوسف باشد) اشاره به عدم آگاهى پيامبر از واقعيت خالص اين سرگذشت
عبرت انگيز است.
از تورات كنونى چنين بر مىآيد كه يعقوب هنگامى كه پيراهن خون آلود يوسف را
ديد چنين گفت: اين قباى پسر من است و جانور درنده او را خورده يقين كه يوسف دريده
شده است- پس يعقوب جامههاى خود را دريد و پلاس به كمرش بست و روزهاى بسيارى از
براى پسرش نوحهگرى نمود- و تمامى پسران و تمامى دخترانش از براى تسلى دادن به او
برخاستند، اما او را تسلى گرفتن امتناع نمود و گفت به پسر خود به قبر محزونا فرود
خواهم رفت.
در حالى كه قرآن مىگويد: يعقوب با هوشيارى و فراست از دروغ فرزندان آگاه شد و
در اين مصيبت جزع و فزع و بىتابى نكرد، بلكه آن چنان كه سنت انبياء است با آن
مصيبت برخورد صبورانهاى داشت هر چند قلبش مىسوخت و اشكش جارى مىشد و طبعا از
كثرت گريه چشمش را از دست داد ولى به تعبير قرآن با صبر جميل و با خويشتن دارى
(كظيم) سعى كرد از
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 294