نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 208
نگذارد، و آزادى عمل را از صاحبان اموال، سلب نكند، پس معلوم مىشود، نه
مطالعه كافى دارى و نه عقل درست و نه انديشه عميق، چرا كه عقل درست و انديشه عميق
ايجاب مىكند انسان دست از روش نياكان خود برندارد و آزادى عمل را از كسى سلب
نكند!.
اما شعيب در پاسخ آنها كه سخنانش را حمل بر سفاهت و دليل بر بيخردى گرفته
بودند" گفت: اى قوم من! (اى گروهى كه شما از منيد و من هم از شما، و آنچه را
براى خود دوست مىدارم براى شما هم مىخواهم) هر گاه خداوند دليل روشن و وحى و
نبوت به من داده باشد و علاوه بر اين روزى پاكيزه و مال بقدر نياز بمن ببخشد، آيا
در اين صورت، صحيح است كه من مخالفت فرمان او كنم و يا نسبت به شما قصد و غرضى
داشته باشم و خير خواهتان نباشم؟!" (قالَ
يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي
مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً) [1] شعيب با اين جمله مىخواهد بگويد من در اين
كار تنها انگيزه معنوى و انسانى و تربيتى دارم، من حقايقى را مىدانم كه شما
نمىدانيد و هميشه انسان دشمن چيزى است كه نمىداند.
جالب توجه اينكه در اين آيات تعبير يا
قَوْمِ (اى قوم من) تكرار شده است، به خاطر اينكه
عواطف آنها را براى پذيرش حق بسيج كند و به آنها بفهماند كه شما از من هستيد و من
هم از شما (خواه قوم در اينجا به معنى قبيله باشد و طايفه و فاميل، و خواه به معنى
گروهى كه او در ميان آنها زندگى مىكرد و جزء اجتماع آنها محسوب مىشد).
سپس اين پيامبر بزرگ اضافه مىكند" گمان مبريد كه من مىخواهم شما را
[1] بايد توجه داشت كه جزاى جمله
شرطيه در آيه فوق محذوف است، و جزا چنين بوده است" أ فأعدل مع ذلك عما انا
عليه من عبادته و تبليغ دينه".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 208