جالب اينكه فرشتگان خدا نمىگويند به ما آسيبى نمىرسد بلكه مىگويند به تو اى
لوط دست نمىيابند كه آسيب برسانند. اين تعبير يا به خاطر آن است كه آنها خود را
از لوط جدا نمىدانستند چون به هر حال ميهمان او بودند و هتك حرمت آنها هتك حرمت
لوط بود، و يا به خاطر اين است كه مىخواهند به او بفهمانند، ما رسولان خدا هستيم
و عدم دسترسى به ما مسلم است، حتى به تو هم كه انسانى همنوع آنان هستى به لطف
پروردگار دست نخواهند يافت.
" آنها قصد تجاوز به ميهمان لوط داشتند ولى ما چشمهاى آنها را نابينا
ساختيم" اين آيه نشان مىدهد كه در اين هنگام قوم مهاجم به اراده پروردگار
بينايى خود را از دست دادند و قادر بر حمله نبودند. در بعضى از روايات نيز
مىخوانيم كه يكى از فرشتگان مشتى خاك به صورت آنها پاشيد و آنها نابينا شدند.
بهر حال اين آگاهى لوط از وضع ميهمانان و ماموريتشان همچون آب سردى بود كه بر
قلب سوخته اين پيامبر بزرگ ريخته شد، و در يك لحظه احساس كرد بار سنگين غم و اندوه
از روى قلبش برداشته شد، برق شادى در چشمش درخشيدن گرفت، و همچون بيمار شديدى كه
چشمش به طبيب مسيحا دمى بيفتد احساس آرامش نمود، و فهميد دوران اندوه و غم در شرف
پايان است و زمان شادى و نجات از چنگال اين قوم ننگين حيوان صفت فرا رسيده است!.
ميهمانان بلافاصله اين دستور را به لوط دادند كه" تو همين امشب در دل
تاريكى خانوادهات را با خود بردار و از اين سرزمين بيرون شو" (فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ) [1]
[1]" اسر" از ماده"
اسراء" به معنى حركت در شب است، بنا بر اين ذكر ليل (شب) در آيه براى تاكيد
بيشتر اين موضوع است و" قطع" به معنى تاريكى شب است اشاره به اينكه در
آن هنگام كه پردههاى سياه شب در همه جا فرو افتاده و اين قوم غافل يا در خوابند و
يا مست شراب و هوسبازى، بىخبر از ميان آنها بيرون رو.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 187