نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 176
روشن نبود كه فرمان عذاب به طور قطع از ناحيه خداوند صادر شده، بلكه اين
احتمال را مىداد كه هنوز روزنه اميدى براى نجات اين قوم باقى است، و احتمال بيدار
شدن در باره آنها مىرود، و به همين دليل هنوز جايى براى شفاعت وجود دارد، لذا
خواستار تاخير اين مجازات و كيفر بود، چرا كه او حليم و بردبار بود، و نيز بسيار
مهربان بود و نيز در همه جا به خدا رجوع مىكرد.
بنا بر اين اينكه بعضى گفتهاند اگر مجادله ابراهيم با خدا بود كه معنى ندارد
و اگر با فرستادگان او بود آنها نيز از پيش خود نمىتوانستند كارى انجام دهند، پس
در هر صورت اين مجادله نمىتوانست صحيح باشد؟
پاسخ اين است كه در برابر يك حكم قطعى نمىتوان گفتگو كرد، اما فرمانهاى غير
قطعى را با تغيير شرائط و اوضاع مىتوان تغيير داد چرا كه راه بازگشت در آن بسته
نيست و به تعبير ديگر فرمانهايى است مشروط نه مطلق.
اما اينكه بعضى احتمال دادهاند كه مجادله در باره نجات مؤمنان بوده و از آيه
31 و 32 سوره عنكبوت بر اين مطلب استشهاد كردهاند، آنجا كه مىگويد:
وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى قالُوا
إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَها كانُوا ظالِمِينَ قالَ
إِنَّ فِيها لُوطاً قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِيها لَنُنَجِّيَنَّهُ وَ
أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرِينَ:" هنگامى كه رسولان با بشارت نزد ابراهيم آمدند گفتند كه ما اهل اين
قريه (شهر قوم لوط) را هلاك خواهيم كرد، چرا كه اهل آن ستمكارند ابراهيم گفت: در
آنجا لوط زندگى مىكند گفتند ما به كسانى كه در آنجا هستند آگاهتريم، او و
خانوادهاش جز همسرش را كه در ميان قوم باقى ميماند نجات خواهيم داد".
صحيح نيست زيرا با آيه بعد كه هم اكنون از آن بحث خواهيم كرد به هيچوجه سازگار
نمىباشد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 176