نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 159
غاب عن امر فرضيه كان كمن شهده
:" كسى كه شاهد و ناظر كارى باشد اما از آن متنفر باشد همانند كسى است كه
از آن غائب بوده و در آن شركت نداشته است، و كسى كه در برنامهاى غائب بوده اما
قلبا به آن رضايت داشته، همانند كسى است كه حاضر و شريك بوده [1] اما على بن
موسى الرضا ع مىفرمايد:
لو ان رجلا قتل فى المشرق فرضى بقتله رجل بالمغرب لكان الراضى عند اللَّه عز و
جل شريك القاتل
:" هر گاه كسى در مشرق كشته شود و ديگرى در مغرب راضى به قتل او باشد، او
در پيشگاه خدا شريك قاتل است" [2] و نيز از على ع نقل شده كه فرمود:
الراض بفعل قوم كالداخل معهم فيه و على كل داخل فى باطل اثمان اثم العمل به و
اثم الرضا به
:" كسى كه به كار گروهى راضى باشد همچون كسى است كه با آنها در آن كار
شركت كرده است، اما كسى كه عملا شركت كرده دو گناه دارد گناه عمل و گناه
رضايت" (و آن كس كه فقط راضى بوده يك گناه دارد) [3] براى اينكه عمق و وسعت پيوند فكرى و مكتبى را
در اسلام بدانيم كه هيچ حد و مرزى از نظر زمان و مكان نمىشناسد كافى است، اين
گفتار پر معنى و تكان دهنده على ع را در نهج البلاغه مورد توجه قرار دهيم:
هنگامى كه در ميدان جنگ جمل بر ياغيان آتش افروز پيروز شد، و ياران على ع از
اين پيروزى كه پيروزى اسلام بر شرك و جاهليت بود خوشحال شدند، يكى از آنها عرض
كرد:" چقدر دوست داشتم كه برادرم در اين ميدان حاضر بود تا پيروزى شما را بر
دشمن با چشم خود ببيند" امام رو به او كرد و فرمود: