نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 71
داشت نماز بر
او بگزارد، جبرئيل نازل شد و اين آيه را بر او خواند و او را از اين كار باز داشت.
بعضى ديگر
چنين مىگويند كه پيامبر ص نه نماز بر او گزارد و نه تصميم بر اين كار داشت، بلكه
تنها پيراهن خود را براى تشويق قبيله" عبد اللَّه" فرستاد، تا به عنوان
كفن در تن او كنند و هنگامى كه پرسيدند چرا چنين اقدامى فرموديد در حالى كه او مرد
بىايمانى است؟ گفت: پيراهن من باعث نجات او از عذاب الهى نخواهد شد، ولى من
اميدوارم كه به خاطر اين عمل گروه زيادى مسلمان شوند، و چنين نيز شد كه پس از اين
جريان عده فراوانى از قبيله خزرج مسلمان گشتند.
از آنجا كه
اين روايات با هم اختلاف فراوان دارد ما از ذكر آنها به عنوان يك شان نزول صرف نظر
كرديم به خصوص اينكه طبق گفته بعضى از مفسران بزرگ مرگ" عبد اللَّه بن
ابى" در سنه 9 هجرى واقع شد در حالى كه آيات فوق در حدود سال هشتم نازل شده
است (الميزان جلد 9 صفحه 385).
ولى آنچه جاى
انكار نيست اين است كه از لحن آيه چنين برمىآيد كه پيامبر ص قبل از نزول اين آيه
بر منافقان نماز مىگزارد، و بر كنار قبر آنها توقف مىكرد، چرا كه آنها ظاهرا
مسلمان بودند [1] ولى پس از نزول اين آيه
[1] از پارهاى از روايات استفاده مىشود كه بعد
از نزول اين آيه نيز پيامبر (ص) بر منافقان نماز مىگزارد ولى چهار تكبير بيشتر
نمىگفت، يعنى از تكبير آخر كه مربوط به دعا بر ميت است صرف نظر مىفرمود، اين
روايت در صورتى قابل قبول است كه جمله" لا تصل" در آيه مورد بحث به
معنى" دعا مكن" بوده باشد، ولى اگر به معنى نماز نخوان بوده باشد اين
روايت مخالف قرآن است و قابل قبول نيست، و نمىتوان انكار كرد كه جمله" لا
تصل" ظاهر در معنى دوم است، لذا ما نمىتوانيم از نظر حكم اسلامى بر چنين
افرادى كه نفاقشان بر ملا شده نماز بخوانيم، و به خاطر روايت مبهمى دست از ظهور
آيه فوق برداريم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 71