نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 363
نمىدانست كه فرعون غاصب و غارتگر و ظالم و مفسد است، آيا خدمتگزاران چنين
دستگاهى شريك در ظلم و فساد او نبودند؟ و آيا ممكن بود عمل آنها يك عمل صحيح و
الهى باشد؟ هرگز نه، بنا بر اين پيدا بود كه خداوند اين تلاش مفسدانه را باطل
خواهد كرد.
آيا تعبير به" سيبطله" (خداوند بزودى آن را باطل مىكند) دليل بر
اين است كه سحر واقعيت دارد اما خدا مىتواند آن را ابطال كند؟ و يا اينكه منظور
از اين جمله آن است كه خداوند باطل بودن آن را آشكار مىسازد؟
آيه 116 سوره اعراف مىگويد سحر ساحران در چشمهاى مردم اثر گذاشت و آنها را به
وحشت افكند (فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ
النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ) ولى اين تعبير
منافات با آن ندارد كه آنها با يك سلسله وسائل مرموز آن چنان كه در مفهوم و معنى
لغوى" سحر" افتاده است، مخصوصا با استفاده از خواص فيزيكى و شيميايى
اجسام مختلف، يك رشته حركات واقعى در آن طنابها و عصاها ايجاد كرده باشند، ولى
مطمئنا اين طنابها و عصاها موجودات زندهاى آن چنان كه در چشم ظاهر بينان جلوه
مىكرد نبودند، چنان كه قرآن در سوره طه آيه 66 مىگويد: فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ
سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى:" در آن
هنگام طنابها و عصاهاى جادوگران بر اثر سحر خيال مىشد كه موجودات زندهاى است و
مىدود"! بنا بر اين بخشى از تاثير سحر واقعيت دارد و بخشى وهم و خيال است.
***
و در آخرين آيه مىفرمايد: موسى به آنها گفت در اين درگيرى و مبارزه
مطمئنا پيروزى با ما است، چرا كه" خداوند وعده داده است كه حق را آشكار سازد
و بوسيله منطق كوبنده و معجزات قاهره پيامبرانش، مفسدان و باطلگرايان را رسوا
كند، هر چند مجرمانى همچون فرعون و ملأش اكراه داشته باشند" (وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ
الْمُجْرِمُونَ).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 363