نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 361
فرعون بر ضد موسى و برادرش هارون مىگويد.
هنگامى كه فرعون قسمتى از معجزات موسى مانند يد بيضاء و حمله مار عظيم را
ملاحظه كرد و ديد ادعاى موسى بدون دليل هم نيست و اين دليل كم و بيش در جمع
اطرافيان او و يا ديگران اثر خواهد گذاشت، به فكر پاسخگويى عملى افتاد، چنان كه
قرآن مىگويد:" فرعون صدا زد، تمام ساحران آگاه و دانشمند را نزد من
آوريد"، تا بوسيله آنها زحمت موسى را از خود دفع كنم (وَ قالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ).
او مىدانست هر كارى را بايد از طريقش وارد شد و از كارشناسان آن فن بايد كمك
گرفت.
آيا براستى فرعون در حقانيت دعوت موسى شك داشت و مىخواست از اين طريق او را
بيازمايد؟ و يا مىدانست او از سوى خدا است ولى فكر مىكرد، بوسيله غوغاى ساحران
مىتواند مردم را آرام سازد، و موقتا از خطر نفوذ موسى در افكار عمومى جلوگيرى
كند، به مردم بگويد اگر او كار خارق عادتى انجام مىدهد، ما نيز از انجام مثل آن
ناتوان نيستيم! و اگر اراده ملوكانه ما تعلق گيرد، چنين چيزى براى ما سهل و آسان
است!.
احتمال دوم به نظر نزديكتر مىرسد و ساير آيات مربوط به داستان موسى كه در سوره
طه و امثال آن است اين نظر را تاييد مىكند، كه او آگاهانه به مبارزه با موسى
برخاست.
***
به هر حال" هنگامى كه ساحران در روزى كه براى اين مبارزه تاريخى
تعيين شده بود و دعوت عمومى نيز از مردم به عمل آمده بود، گرد آمدند، موسى رو به
آنها كرد و گفت: نخست شما آنچه مىتوانيد به ميدان آوريد" (فَلَمَّا جاءَ السَّحَرَةُ قالَ لَهُمْ مُوسى أَلْقُوا ما
أَنْتُمْ مُلْقُونَ).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 361