responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 8  صفحه : 358

قرآن مى‌گويد:

" هنگامى كه حق از نزد ما به سوى آنها آمد (با اينكه آن را از چهره‌اش شناختند) گفتند اين سحر آشكارى است"! (فَلَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبِينٌ‌).

جاذبه و كشش فوق العاده دعوت موسى از يك طرف و معجزات چشمگيرش از طرف ديگر، و نفوذ روز افزون و خيره‌كننده‌اش از طرف سوم، سبب شد كه فرعونيان به فكر چاره بيفتند و وصله‌اى بهتر از اين پيدا نكردند كه او را ساحر و عملش را سحر بخوانند، و اين تهمت چيزى است كه در سرتاسر تاريخ انبياء مخصوصا پيامبر اسلام ص ديده مى‌شود.

***
اما" موسى" ع در مقام دفاع از خويش برآمد، با بيان دو دليل پرده‌ها را كنار زده و دروغ و تهمت آنها را آشكار ساخت.

نخست" به آنها گفت آيا شما نسبت سحر به حق مى‌دهيد؟ آيا اين سحر است و هيچ شباهتى با سحر دارد" (قالَ مُوسى‌ أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَكُمْ أَ سِحْرٌ هذا) [1] يعنى درست است كه" سحر" و" معجزه" هر دو نفوذ دارند اين" حق" و" باطل" هر دو ممكن است مردم را تحت تاثير قرار دهند ولى چهره سحر كه امر باطلى است با چهره معجزه كه حق است كاملا از هم متمايز مى‌باشد، نفوذ پيامبران با نفوذ ساحران قابل مقايسه نيست، اعمال ساحران كارهايى بى هدف، محدود و كم ارزش است، ولى معجزات پيامبران هدفهاى روشن اصلاحى و انقلابى و تربيتى دارد و در شكلى گسترده و نامحدود، عرضه مى‌شود.


[1] جمله بالا در واقع محذوفى در تقدير دارد كه از مجموع كلام فهميده مى‌شود و در اصل چنين بوده:" ا تقولون للحق لما جاءكم سحر، ا سحر هذا".

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 8  صفحه : 358
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست