نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 351
گفته مىشود، به خاطر آنست كه قلب انسان را مىپوشاند.
سپس مىگويد: اگر مىتوانيد" برخيزيد، و به زندگى من پايان دهيد، و
لحظهاى مرا مهلت ندهيد" (ثُمَّ
اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ) [1] نوح فرستاده
بزرگ پروردگار با قاطعيتى كه ويژه پيامبران اولوا العزم است، در نهايت شجاعت و
شهامت با نفرات كم و محدودى كه داشت در مقابل دشمنان نيرومند و سرسخت ايستادگى
مىكند و قدرت آنها را به باد مسخره مىگيرد، و بى اعتنايى خويش را به نقشهها و
افكار و بتهاى آنها نشان مىدهد و به اين وسيله يك ضربه محكم روانى بر افكارشان
وارد مىسازد.
با توجه به اينكه اين آيات در مكه نازل شده در آن زمانى كه پيامبر ص نيز در
شرائطى مشابه نوح زندگى مىكرد و مؤمنان در اقليت بودند، قرآن مىخواهد به پيامبر
نيز همين دستور را بدهد كه بايد به قدرت دشمن اهميت ندهد، بلكه با قاطعيت و شهامت
پيش برود، چرا كه تكيهگاهش خدا است و هيچ نيرويى تاب مقاومت در برابر قدرت او
ندارد.
گر چه بعضى از مفسران اين تعبير نوح و يا شبيه آن را در تاريخ ساير انبياء يك
نوع اعجاز گرفتهاند چرا كه آنها با نبودن امكانات ظاهرى دشمن را تهديد به شكست
كرده و از پيروزى نهايى خود خبر دادهاند، و اين جز از طريق اعجاز
[1] در اينكه جزاى" شرط" در
جمله" إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ" چيست؟ در ميان مفسران گفتگو است، و از ميان تمام
احتمالاتى كه ذكر كردهاند، دو احتمال نزديكتر به نظر مىرسد نخست اينكه فاجمعوا
امركم جزاى شرط باشد و جمله فَعَلَى
اللَّهِ تَوَكَّلْتُ يك جمله معترضه است كه
ميان شرط و جزا فاصله شده.
دوم اينكه جزا محذوف است و جملههاى بعد دلالت بر آن دارد و تقدير چنين
است" فافعلوا ما تريدون فانى متوكل على اللَّه"، در واقع جمله" فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ" از قبيل علتى است كه جانشين معلول شده است، و" شركائكم" در
جمله بعد اشاره به بتها است و واو قبل از آن به معنى" مع" است (دقت
كنيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 351