نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 308
اين جمله در حقيقت اشاره به توحيد افعالى است كه در اين عالم همه چيز به خدا
باز مىگردد، و هر كار از ناحيه او است، او است كه با حكمتش مؤمنان را پيروزى
مىدهد و او است كه با عدالتش منحرفان را مجازات مىكند.
بديهى است كه اين منافات با آن ندارد كه خداوند به ما نيروها و قدرتهايى داده
است كه بوسيله آن مالك قسمتى از سود و زيان خويش هستيم و مىتوانيم در باره سرنوشت
خويش تصميم بگيريم، و به تعبير ديگر اين آيه نفى مالكيت" بالذات" را
مىكند نه" بالغير" را و جمله
إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ قرينه روشنى بر اين موضوع
است.
از اينجا معلوم مىشود اينكه بعضى از متعصبان همانند نويسنده تفسير المنار
خواستهاند از اين آيه نفى جواز توسل به پيامبر ص را استفاده كنند، بسيار بى پايه
است.
زيرا اگر منظور از توسل اين باشد كه ما پيامبر ص را صاحب قدرت و مالك سود و
زيان بالذات بدانيم مسلما اين شرك است، و هيچ مسلمانى نمىتواند به آن عقيده داشته
باشد، و اما اگر اين مالكيت از ناحيه خدا باشد و تحت عنوان إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ قرار گيرد مانعى دارد؟ و اين عين ايمان و توحيد است.
اما او به خاطر غفلت از اين نكته، وقت خود و خوانندگان تفسيرش را با بحثهاى
طولانى تلف كرده است و متاسفانه او با تمام امتيازاتى كه در تفسيرش موجود است از
اين اشتباهات فراوان دارد كه سرچشمه همه آنها را مىتوان تعصب دانست!.
سپس قرآن به پاسخ ديگر پرداخته مىگويد:" هر قوم و جمعيتى زمان و اجل معينى
دارند، به هنگامى كه اجل آنها فرا رسد نه ساعتى از آن تاخير خواهند كرد و نه ساعتى
پيشى خواهند گرفت" (لِكُلِّ
أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا
يَسْتَقْدِمُونَ).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 308