نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 282
و در نخستين آيه به پيامبر ص دستور مىدهد" به آنها بگو آيا هيچيك از اين
معبودهايى كه شما شريك خدا قرار دادهايد مىتواند آفرينش را ايجاد كند و سپس باز
گرداند" (قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ
يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ).
بعد اضافه مىكند" بگو خداوند آفرينش را آغاز كرده و سپس باز
مىگرداند" (قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ
يُعِيدُهُ).
" با اينحال چرا از حق روى مىگردانيد و در بيراهه سرگردان مىشويد"
(فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ).
در اينجا دو سؤال پيش مىآيد نخست اينكه مشركان عرب غالبا اعتقاد به معاد
مخصوصا به شكلى كه قرآن مىگويد نداشتند با اينحال چگونه قرآن از آنها اعتراف
مىخواهد.
ديگر اينكه در آيه قبل سخن از اعتراف مشركان بود ولى در اينجا به پيامبر ص
دستور مىدهد، كه تو اعتراف به اين واقعيت كن! اين تفاوت تعبير براى چيست؟
اما با توجه به يك نكته جواب هر دو سؤال روشن مىشود و آن اينكه:
گر چه مشركان به معاد (معاد جسمانى) عقيده نداشتند ولى همين اندازه كه معتقد
بودند آغاز آفرينش از خدا است براى پذيرش معاد كافى است چرا كه هر كس آغاز را
انجام داده قادر به اعاده آن نيز هست بنا بر اين اعتقاد به مبدء با كمى دقت معاد
را اثبات مىكند.
و از اينجا روشن مىشود كه چرا به جاى مشركان، پيامبر ص اعتراف به اين واقعيت
مىكند، زيرا گر چه ايمان به معاد از لوازم ايمان به مبدء است، اما چون آنها توجه
به اين ملازمه نداشتند، طرز تعبير عوض شده و پيامبر ص به جاى آنها اعتراف مىكند.
***
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 282