نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 165
و مانند آن مخصوص مسائلى است كه در پرده ابهام باقى مانده و نياز به تبيين و
روشنگرى دارد، و مسلما مستقلات عقلى را شامل نمىشود، زيرا زشتى ظلم و خوبى عدالت
موضوع مبهمى نيست كه نياز به تبيين داشته باشد.
كسانى كه چنين مىگويند توجه ندارند كه اگر اين سخن درست باشد هيچ لزومى ندارد
كه مردم به نداى پيامبران پاسخ گويند و براى پى بردن به صدق آنها به مطالعه در
دعوت مدعى نبوت و معجزاتش بپردازد: چرا كه هنوز صدق پيامبر و حكم الهى براى آنان
روشن نشده، بنا بر اين لزومى ندارد كه ادعاى آنان را مورد بررسى قرار دهند.
لذا همانگونه كه وجوب بررسى دعوت مدعيان نبوت به حكم عقل و فرمان خرد است، و
به اصطلاح از مستقلات عقليه مىباشد، ساير مسائلى را كه عقل و خرد آنها را به
روشنى درك مىكند نيز واجب الاتباع است.
شاهد اين سخن تعبيرى است كه در بعضى از احاديث كه از طرق اهل بيت ع وارد شده
استفاده و به چشم مىخورد، در كتاب توحيد از امام صادق ع مىخوانيم:
كه در تفسير اين آيه فرمود: حتى يعرفهم ما يرضيه و ما يسخطه يعنى خداوند كسى
را مجازات نمىكند تا آن زمانى كه به آنها بفهماند و معرفى كند كه چه چيزها موجب
خشنودى او است و چه چيزها موجب خشم و غضب او [1] و به هر حال اين آيه و مانند آن پايهاى براى
يك قانون كلى اصولى محسوب مىشود كه ما دام كه دليلى بر وجوب يا حرمت چيزى نداشته
باشيم هيچگونه مسئوليتى در برابر آن نداريم، و به تعبير ديگر همه چيز براى ما مجاز
است مگر آنكه دليلى بر وجوب يا تحريم آن اقامه شود، و اين همانست كه نام آن
را" اصل برائت" مىگذارند.