responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 8  صفحه : 150

و هر كس هر چه دارد از ناحيه او دارد، در مقام خريدارى همين مواهبى كه به بندگان بخشيده بر مى‌آيد و اعطايى خود را به بهايى صد چندان مى‌خرد.

عجيبتر اينكه جهادى كه باعث سر بلندى خود انسان و پيروزى و افتخار هر قوم و ملتى است، و ثمراتش سرانجام به خود آنها باز مى‌گردد، به عنوان پرداخت اين متاع شمرده است.

و با اينكه بايد در مقابل متاع و بها معادله‌اى باشد اين تعادل را ناديده گرفته و سعادت جاويدان را در برابر يك متاع ناپايدار كه به هر حال فانى شدنى است (خواه در بستر بيمارى و خواه در ميدان جنگ) قرار داده.

و ازين مهمتر، با اينكه خدا از همه راستگويان راستگوتر است و نياز به هيچگونه سند و تضمينى ندارد، مهمترين اسناد و تضمينها را براى بندگانش قائل شده است.

و در پايان اين معامله بزرگ به آنها تبريك مى‌گويد و بشارت مى‌دهد، آيا لطف و محبت و مرحمت از اين بالاتر تصور مى‌شود؟! و آيا معامله‌اى از اين پرسودتر وجود دارد؟

لذا در حديثى از" جابر بن عبد اللَّه انصارى" مى‌خوانيم هنگامى كه آيه فوق نازل شد، پيامبر ص در مسجد بود، حضرت آيه را با صداى بلند تلاوت كرد و مردم تكبير گفتند، مردى از انصار پيش آمد از روى تعجب از پيامبر ص پرسيد: راستى اين آيه بود كه نازل شد؟ پيامبر ص فرمود آرى.

مرد انصارى گفت" بيع ربيح لا نقيل و لا نستقيل":" چه معامله پر سودى؟ نه اين معامله را باز مى‌گردانيم و نه اگر بازگشتى از ما بخواهند مى‌پذيريم"! [1]

***


[1] در المنثور (طبق نقل تفسير الميزان).

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 8  صفحه : 150
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست