نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 110
منحرف شدند و
مورد خشم و غضب پيامبر ص كه توام با خشم و غضب خدا است قرار گرفتند، آيا در آيات
قبل داستان ثعلبه بن حاطب انصارى را نخوانديم كه چگونه منحرف گرديد و مغضوب پيامبر
ص شد.
روشنتر
بگوئيم: اگر منظور آنها اين است كه صحابه پيامبر ص عموما مرتكب هيچگونه گناهى
نشدند و معصوم و پاك از هر معصيتى بودند، اين از قبيل انكار بديهيات است.
و اگر منظور
آنست كه آنها گناه كردند و اعمال خلافى انجام دادند باز هم خدا از آنها راضى است،
مفهومش اين است كه خدا رضايت به گناه داده است! چه كسى مىتواند" طلحه"
و" زبير" كه در آغاز از ياران خاص پيامبر بودند و همچنين"
عايشه" همسر پيامبر ص را از خون هفده هزار نفر مردم مسلمانى كه خونشان در
ميدان جنگ جمل ريخته شد تبرئه كند؟ آيا خدا به اين خونريزيها راضى بود؟
آيا مخالفت
با على ع خليفه پيامبر ص كه اگر فرضا خلافت منصوص او را نپذيريم حد اقل با اجماع
امت برگزيده شده بود، و شمشير كشيدن به روى او و ياران وفادارش چيزى است كه خدا از
آن خشنود و راضى باشد؟
حقيقت اين
است كه طرفداران فرضيه" تنزيه صحابه" با اصرار و پافشارى روى اين مطلب،
چهره پاك اسلام را كه همه جا ميزان شخصيت اشخاص را ايمان و عمل صالح قرار مىدهد
زشت و بلامنظر ساختهاند.
آخرين سخن
اينكه رضايت و خشنودى خدا كه در آيه فوق است روى يك عنوان كلى قرار گرفته و
آن" هجرت" و" نصرت" و" ايمان" و" عمل
صالح" است، تمام صحابه و تابعان ما دام كه تحت اين عناوين قرار داشتند مورد
رضاى خدا بودند، و آن روز كه از تحت اين عناوين خارج شدند از تحت رضايت خدا نيز
خارج گشتند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 110