نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 100
نخست آنها كه
پيشگامان در اسلام و هجرت بودهاند (وَ السَّابِقُونَ
الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ).
دوم آنها كه
پيشگام در نصرت و يارى پيامبر ص و ياران مهاجرش بودند (و الانصار).
سوم آنها كه
بعد از اين دو گروه آمدند و از برنامههاى آنها پيروى كردند، و با انجام اعمال
نيك، و قبول اسلام، و هجرت، و نصرت آئين پيامبر ص به آنها پيوستند (وَ
الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ) [1]
از آنچه گفتيم روشن شد كه منظور از" باحسان" در واقع بيان اعمال و
معتقداتى است كه در آنها از پيشگامان اسلام پيروى مىكنند، و به تعبير ديگر"
احسان" بيان وصف برنامههايى است كه از آن متابعت مىشود.
ولى اين
احتمال نيز در معنى آيه داده شده است كه" احسان" بيان وصف چگونگى متابعت
و پيروى باشد يعنى آنها بطور شايسته پيروى مىكنند (در صورت اول" با"
بمعنى" فى" و در صورت دوم بمعنى" مع" است).
ولى ظاهر آيه
مطابق تفسير اول است.
پس از ذكر
اين گروه سهگانه ميفرمايد:" هم خداوند از آنها راضى است و هم آنها از خدا
راضى شدهاند" (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ).
رضايت خدا از
آنها به خاطر ايمان و اعمال صالحى است كه انجام دادهاند، و خشنودى آنان از خدا به
خاطر پاداشهاى گوناگون و فوق العاده و پر اهميت است كه به آنان ارزانى داشته.
[1] بسيارى از مفسران كلمه" من" را در
جمله بالا (وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ
الْأَنْصارِ)" من تبعيضيه" دانستهاند و ظاهر آيه نيز همين است،
زيرا در آيه سخن از پيشگامان مهاجران و انصار است نه همه آنها. و در واقع بقيه در
مفهوم جمله بعد يعنى تابعان وارد مىشوند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 100