نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 454
شان نزول
در تفسير" در المنثور" از" صحيح بخارى" و"
نسايى" و از گروهى ديگر چنين نقل شده كه پيامبر ص مشغول تقسيم اموالى (از
غنائم يا مانند آن) بود كه يكى از طائفه" بنى تميم" به نام" ذو
الخويصرة" فرا رسيد صدا زد:
اى رسول خدا! عدالت كن! پيامبر فرمود: واى بر تو اگر من عدالت نكنم چه كسى
عدالت خواهد كرد؟!"،" عمر" صدا زد اى رسول خدا به من اجازه بده تا
گردنش را بزنم پيامبر ص فرمود: او را به حال خود واگذار! او يارانى دارد كه نماز و
روزه خود را در برابر نماز و روزه آنها كوچك مىشمريد ولى با اينحال آنها از دين
فرار مىكنند همانگونه كه تير از كمان!.
در اين هنگام آيات فوق نازل شد و به اينگونه افراد اندرز داد.
تفسير: خودخواهان بى منطق
در نخستين آيه فوق به يكى ديگر از حالات منافقان اشاره شده و آن اينكه آنها
هرگز راضى به حق خود نيستند، و دائما انتظار دارند از اموال بيت المال و يا منافع
عمومى هر چه بيشتر بهره ببرند، خواه مستحق باشند يا نه، دوستى و دشمنى آنها بر
محور همين منافع دور مىزند، هر كس جيب آنها را پر كند از او راضى هستند و هر كس
به خاطر رعايت عدالت حق ديگران را به آنها نبخشد از او ناراضى مىشوند.
حق و عدالت در قاموس آنها مفهومى ندارد، و اگر داشته باشد عادل كسى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 454