responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 402

(فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ‌).

اين آيه بار ديگر اين حقيقت را تاكيد مى‌كند كه اعمال انسانها از بين نمى‌روند و هم چنان باقى مى‌مانند و همانها هستند كه در جهان ديگر برابر انسان مجسم مى‌شوند و مايه سرور و شادى و يا رنج و عذاب او مى‌گردند.

در اينكه در آيه فوق چرا از ميان تمام اعضاء بدن تنها" پيشانى" و" پشت" و" پهلو" ذكر شده در ميان مفسران گفتگو است، ولى از ابو ذر چنين نقل شده است كه: او مى‌گفت: اين به خاطر آن است كه حرارت سوزان در فضايى كه در پشت اين سه نقطه قرار دارد نفوذ مى‌كند و تمام وجود آنها را فرا مى‌گيرد (حتى يتردد الحرفى اجوافهم) [1] و نيز گفته شده اين به خاطر آن است كه با اين سه عضو در مقابل محرومان عكس العمل نشان مى‌دادند: گاهى صورت را در هم مى‌كشيدند، و زمانى به علامت بى اعتنايى از روبرو شدن با آنها خود دارى مى‌كردند و منحرف مى‌شدند و گاهى به آنان پشت مى‌نمودند لذا اين سه نقطه از بدن آنها را با اندوخته‌هاى زر و سيمشان داغ مى‌كنند! در پايان اين بحث مناسب است به يك نكته ادبى كه در آيه موجود است نيز اشاره كنيم و آن اينكه در آيه مى‌خوانيم:" يَوْمَ يُحْمى‌ عَلَيْها" يعنى در آن روز آتش به روى سكه‌ها ريخته مى‌شود تا داغ و سوزان گردند، در حالى كه معمولا در اين گونه موارد كلمه" على" به كار برده نمى‌شود، بلكه فى المثل گفته مى‌شود:" يحمى الحديد" آهن را داغ مى‌كنند.

اين تغيير عبارت شايد به خاطر اين باشد كه اشاره به سوزندگى فوق العاده سكه‌ها شود، چون اگر سكه‌اى را در آتش بيفكنند آن قدر داغ و سوزان نمى‌شود كه اگر آن را به زير آتش كنند و آتش به روى آن بريزند، قرآن نمى‌گويد


[1] نور الثقلين جلد 2 صفحه 214.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 402
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست