نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 30
است
[1] روشن است كه روايات فوق همگى يك واقعيت را تعقيب مىكنند و بيان
مصداقهاى مختلف از اين واقعيتاند، و آن اينكه آيه اشاره به گروهى است كه دعوتشان
به سوى حق و عمل و حكومت و برنامههايشان حق است و در مسير اسلام راستين گام بر
مىدارند، منتها بعضى در رأس اين گروه قرار دارند و بعضى در مراحل ديگرند، جالب
توجه اينكه با تمام اختلافاتى كه از نظر مراحل علمى و نژاد و زبان و مانند آن
دارند، يك امت و يك گروه بيش نيستند، زيرا قرآن از آنها به" امت" (نه
امم) تعبير كرده است.
3- اسم
أعظم خدا
در بعضى از
روايات در داستان" بلعم باعورا" كه قبلا گذشت، آمده است كه او از"
اسم اعظم خداوند" آگاه بود، به تناسب آيات فوق كه سخن از اسماء حسناى خدا
مىگويد بد نيست اشارهاى هم به اين موضوع كنيم.
پيرامون"
اسم اعظم" روايات گوناگونى وارد شده و از آنها چنين استفاده مىشود كه هر كس
از اين اسم با خبر باشد، نه فقط دعايش مستجاب است، بلكه با استفاده از آن مىتواند
به فرمان خدا در جهان طبيعت تصرف كند و كارهاى مهمى انجام دهد.
در
اينكه" اسم اعظم" كداميك از اسماء خدا است، بسيارى از دانشمندان اسلامى
بحث كردهاند و غالبا بحثها بر محور اين دور مىزند كه از ميان نامهاى خدا نامى را
بيابند كه اين خاصيت عجيب و بزرگ را داشته باشد.
ولى ما فكر
مىكنيم آنچه بيشتر بايد از آن جستجو كرد، اين است كه نام و صفاتى را بيابيم كه با
پياده كردن مفهوم آن در وجود خودمان آن چنان تكامل روحى بيابيم كه آن آثار بر آن
مترتب گردد.