نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 249
چشم پيامبر ص
به گردنبند افتاد خاطره خديجه آن زن فداكار و مجاهد در نظرش مجسم شد، فرمود خدا
رحمت كند خديجه را، اين گردنبندى است كه جهيزيه دخترم" زينب" قرار داد
(و طبق بعضى ديگر از روايات به احترام" خديجه" از پذيرفتن گردنبند خود
دارى كرد، و براى رعايت حقوق مسلمانان موافقت آنها را در اين كار جلب نمود)
[1] سپس پيامبر ص" ابو العاص" را آزاد كرد، به شرط اينكه
دخترش" زينب" را (كه قبل از اسلام به همسرى" ابو العاص" در
آورده بود) به مدينه نزد پيامبر ص بفرستد، او نيز اين شرط را پذيرفت و بعدا هم به
آن وفا كرد [2] به هر حال آيه فوق به مسلمانان اجازه مىدهد كه
از اين غنيمت جنگى (يعنى مبلغى را كه در برابر آزادى اسيران مىگرفتند) استفاده
كنند و مىگويد:
" از
آنچه به غنيمت گرفتهايد، حلال و پاكيزه بخوريد و بهره گيريد" (فَكُلُوا
مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَيِّباً).
اين جمله
ممكن است معنى وسيعى داشته باشد، و علاوه بر موضوع" فداء" ساير غنائم را
نيز شامل شود.
سپس به آنها
دستور مىدهد كه" تقوى را پيشه كنيد و از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد". (وَ
اتَّقُوا اللَّهَ).
اشاره به
اينكه مباح بودن اينگونه غنائم نبايد سبب شود كه هدف مجاهدين در ميدان جهاد جمع
غنيمت و يا گرفتن اسير به خاطر" فداء" باشد.
و اگر در
گذشته چنين نيات زشتى در دل داشتند، بيرون كنند، و نسبت
[1] چنان كه در كامل ابن اثير جلد 2 صفحه 134
آمده است:"
فلما رآها
رسول اللَّه ص رق لها رقة شديدة و قال ان رأيتم ان تطلقوا لها اسيرها، و تردوا
عليها الذى لها، فافعلوا، فاطلقوا لها اسيرها و ردوا القلادة
".
(2) تفسير الميزان جلد 9 صفحه 141.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 249