نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 22
چشمه آب حيات
كنار دستشان است، ولى از تشنگى فرياد مىكشند، درهاى سعادت در برابر رويشان باز
است، اما حتى به آن نگاه نمىكنند.
از آنچه در
بالا گفته شد روشن مىشود كه آنها با دست خود وسائل بدبختى خويش را فراهم مىسازند
و نعمتهاى گرانبهاى" عقل" و" چشم" و" گوش" را به
هدر مىدهند، نه اينكه خداوند اجبارا آنها را در صف دوزخيان قرار داده باشد.
چرا همچون
چهار پايان؟!
بارها در
قرآن مجيد غافلان بيخبر به چهار پايان و حيوانات بى شعور ديگر تشبيه شدهاند ولى
نكته تشبيه آنها به انعام (چهارپايان) شايد اين باشد كه آنها تنها به خواب و خور و
شهوت جنسى مىپردازند، درست همانند ملتهايى كه تحت شعارهاى فريبنده انسانى آخرين
هدف عدالت اجتماعى و قوانين بشرى را رسيدن به آب و نان و يك زندگى مرفه مادى
مىپندارند. آن چنان كه على ع در نهج البلاغه مىفرمايد:
كالبهيمة
المربوطه همها علفها او المرسلة شغلها تقممها
:"
همانند حيوانات پروارى كه تنها به علف مىانديشند و يا حيوانات ديگرى كه در
چراگاهها رها شدهاند و از اين طرف و آن طرف خرده علفى بر مىگيرند"
[1] به تعبير ديگر گروهى مرفهند همچون گوسفندان پروارى، و گروهى نامرفه
مانند گوسفندانى كه در بيابانها در بدر دنبال آب و علف مىگردند و هر دو گروه
هدفشان جز شكم چيزى نيست!
***
آنچه در بالا گفته شد ممكن است در باره يك فرد صادق
باشد و يا در باره يك ملت، ملتهايى كه انديشههاى خود را از كار انداختهاند و به
سرگرميهاى ناسالم روى آوردهاند و در ريشههاى بدبختى خود نمىانديشند و در عوامل
ترقى فكر نمىكنند،