نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 202
كار ابليس پا
به فرار گذاشتند و به هنگامى كه به مكه باز گشتند گفتند سراقة بن مالك سبب فرار
قريش شد، اين سخن به گوش سراقه رسيد و سوگند ياد كرد كه من به هيچوجه از اين موضوع
آگاهى ندارم، و به هنگامى كه نشانههاى مختلف وضع او را در ميدان بدر به او
يادآورى كردند همه را انكار كرد و قسم خورد كه چنين چيزى حتما نبوده و او از مكه
حركت نكرده، به اين ترتيب معلوم شد كه آن شخص سراقة بن مالك نبوده است.
[1] دليل طرفداران تفسير اول اين است كه ابليس نمىتواند در شكل انسانى
ظاهر گردد در حالى كه طرفداران تفسير دوم مىگويند دليلى بر محال بودن اين موضوع
در دست نيست، به خصوص كه نظير آن را در داستان هجرت پيامبر ص و آمدن پير مردى در
شكل مردم" نجد" در" دار الندوة" نيز نقل كردهاند، به علاوه
ظاهر تعبيرات و گفتگوهايى كه در آيه فوق گذشت با مجسم شدن ابليس سازگارتر است.
ولى در هر
حال آيه فوق نشان مىدهد كه مخصوصا در برنامههاى گروهى، و جمعى، در صورتى كه در
مسير حق يا باطل باشد يك سلسله امدادها و نيروهاى الهى و يا نيروهاى شيطانى فعاليت
مىكنند و آنها در هر چهرهاى خودنمايى مىكنند و پويندگان راه خدا بايد مراقب اين
موضوع باشند.
***
در آيه
بعد اشاره به روحيه جمعى از طرفداران لشگر شرك و بت پرستى در صحنه بدر مىكند و
مىگويد:" در آن هنگام منافقان و آنهايى كه در دل آنها بيمارى بود مىگفتند:
اين مسلمانان به آئين خود مغرور شدهاند و با اين گروه كم و اسلحه ناچيز بگمان پيروزى،
و يا به خيال شهادت در راه خدا و زندگى جاويدان، در اين صحنه خطرناك كه به مرگ
منتهى مىشود گام نهادهاند"!
[1] تفسير مجمع البيان و نور الثقلين و ساير
تفاسير در ذيل آيه فوق.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 202