responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 136

تفسير: خيانت و سرچشمه آن‌

در نخستين آيه خداوند روى سخن را به مؤمنان كرده و مى‌گويد" اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد به خدا و پيامبر خيانت نكنيد" (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ‌).

خيانت به خدا و پيامبر آن است كه اسرار نظامى مسلمانان را به اختيار ديگران بگذارند، و يا دشمنان را در مبارزه خود تقويت كنند، و يا به طور كلى واجبات و محرمات و برنامه‌هاى الهى را پشت سر بيفكنند، لذا از" ابن عباس" نقل شده كه هر كس چيزى از برنامه‌هاى اسلامى را ترك كند يك نوع خيانت نسبت به خدا و پيامبر مرتكب شده است.

سپس مى‌گويد در" امانات خود نيز خيانت نكنيد" (وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ‌) [1]" خيانت" در اصل به معناى خود دارى از پرداخت حقى است كه انسان پرداختن آن را تعهد كرده و آن ضد" امانت" است.

امانت گرچه معمولا به امانت‌هاى مالى گفته مى‌شود ولى در منطق قرآن مفهوم وسيعى دارد كه تمام شئون زندگى اجتماعى و سياسى و اخلاقى را در بر مى‌گيرد، لذا در حديث وارد شده كه"

المجالس بالامانة

":" گفتگوهايى كه در جلسه خصوصى مى‌شود امانت است".

و در حديث ديگرى مى‌خوانيم:"

اذا حدث الرجل بحديث ثم التفت فهو امانة

": هنگامى كه كسى براى ديگرى سخنى نقل كند سپس به اطراف خود


[1]" تخونوا" در اصل" لا تخونوا" است كه" لا" به قرينه جمله سابق محذوف گرديده است.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 136
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست