responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 124

در اينجا بايد به دو نكته توجه كرد

1- گاهى بعضى از افراد تازه كار از آيه فوق يك قياس منطقى درست مى‌كنند و از آن نتيجه گيج كننده‌اى براى خود مى‌گيرند و مى‌گويند: قرآن در آيه بالا مى‌گويد" اگر خدا خيرى در آنها بداند حق را به گوش آنها مى‌رساند" و" اگر حق را بگوش آنها برساند سرپيچى مى‌كنند، نتيجه اين دو جمله اين مى‌شود كه" اگر خداوند خيرى در آنها ببيند سرپيچى مى‌كنند"! و اين نتيجه، نتيجه درستى نيست.

ولى اشتباه آنها در اين است كه جمله" حق را بگوش آنها مى‌رساند" در قسمت اول سخن مفهومش اين است كه اگر آنها زمينه آماده‌اى داشته باشند حق را بگوش آنها ميرساند.

ولى در قسمت دوم سخن مفهومش اين است كه اگر با فراهم نبودن زمينه چنين كارى را كند آنها سرپيچى مى‌كنند.

بنا بر اين جمله فوق در دو معنى مختلف و جداگانه در آيه فوق بكار رفته است و با اين حال نمى‌توان از آنها يك قياس منطقى تشكيل داد [1] (دقت كنيد).

اين درست به آن مى‌ماند كه كسى بگويد من اگر مى‌دانستم فلان كس دعوت مرا مى‌پذيرد از او دعوت مى‌كردم، ولى در حال حاضر وضع طورى است كه اگر دعوت كنم نخواهد پذيرفت بنا بر اين دعوت نخواهم كرد.

***

[1] و به اصطلاح منطق" حد وسط" در قياس بالا وجود ندارد، زيرا در جمله اول" لا سمعهم حالكونهم يعلم فيهم خيرا" و در جمله دوم" لا سمعهم حالكونهم لا يعلم فيهم خيرا" است، بنا بر اين حد وسط مشترك در دو جمله فوق وجود ندارد تا بتوان از آن قياس تشكيل داد و اين دو جمله، دو جمله مختلف و از هم جداست (دقت كنيد).

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 124
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست