نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 115
(وَ ما رَمَيْتَ إِذْ
رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى) در روايات اسلامى و مفسران آمده است
كه در روز بدر پيامبر به على فرمود:
مشتى از خاك
و سنگريزه از زمين بردار و به من بده، على ع چنين كرد و پيامبر آنها را به سوى
مشركان پرتاب كرد و فرمود:"
شاهت
الوجوه
":
رويتان زشت و سياه باد! و نوشتهاند اين كار اثر معجزهآسايى داشت و از آن گرد و
غبار و سنگ ريزه در چشم دشمنان فرو ريخت و وحشتى از آن به همه دست داد.
شك نيست كه
در ظاهر همه اين كارها را پيامبر و مجاهدان بدر انجام دادند اما اينكه مىگويد شما
نبوديد كه اين كار را كرديد اشاره به اين است كه اولا: قدرت جسمانى و روحانى و
نيروى ايمان كه سرچشمه اين برنامهها بود از ناحيه خدا به شما بخشيده شد و شما به
نيروى خدا داد در راه او گام برداشتيد و ثانيا: در ميدان بدر حوادث معجزهآسايى كه
سابقا به آن اشاره كرديم تحقق يافت كه مايه تقويت روحيه مجاهدان اسلام و موجب شكست
روحيه دشمنان شد اين تاثير فوق العاده نيز از ناحيه پروردگار بود.
در حقيقت آيه
فوق اشاره لطيفى است به مكتب" لا جبر و لا تفويض بل امر بين
الامرين"" نه اجبار است و نه واگذارى مطلق بلكه چيزى است در ميان اين
دو" است زيرا در عين اينكه نسبت كشتن دشمنان را به مسلمانان و نسبت پاشيدن
خاك را به پيامبر مىدهد در عين حال از آنها اين نسبت را سلب مىكند (دقت كنيد).
بدون شك در
چنين عبارتى تناقضى وجود ندارد بلكه هدف اين است كه اين كار، هم كار شما بود، و هم
كار خدا، كار شما بود چون به اراده شما انجام گرفت و كار خدا بود چون نيرو و مدد
از ناحيه او بود، بنا بر اين آنها كه پنداشتهاند آيه فوق دليل بر مكتب جبر است
پاسخشان در خود آيه نهفته شده است.
و نيز اينكه
قائلين به وحدت وجود آيه را دستاويزى براى مكتب خود قرار دادهاند پاسخ آن نيز در
خود اين آيه به طرز لطيفى منعكس است، زيرا
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 115