در آيه بعد اشاره به اين مىكند كه بگو نه تنها از نظر عقيده من
موحد و يكتاپرستم بلكه از نظر عمل، هر كار نيكى كه مىكنم،" نماز من و تمام
عبادات من و حتى مرگ و حيات من همه براى پروردگار جهانيان است" براى او
زندهام، به خاطر او مىميرم و در راه او هر چه دارم فدا مىكنم، تمام هدف من و
تمام عشق من و تمام هستى من او است (قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ
نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ).
"
نسك" در اصل به معنى عبادت است و لذا به شخص عبادت كننده" ناسك"
گفته مىشود، ولى اين كلمه بيشتر درباره اعمال حج به كار مىرود، و مىگويند:
مناسك حج،
بعضى احتمال دادهاند كه" نسك" در اينجا به معنى" قربانى"
بوده باشد، ولى ظاهر اين است كه هر گونه عبادتى را شامل مىشود، در واقع نخست
اشاره به نماز (صلاة) به عنوان مهمترين عبادت شده، بعد همه عبادات را به طور كلى
بيان كرده است، يعنى هم نماز من و هم تمام عباداتم و حتى زندگى و مرگم، همه براى
او است.
***
در آيه
بعد براى تاكيد و ابطال هر گونه شرك و بتپرستى، اضافه مىكند:
"
پروردگارى كه هيچ شريك و شبيهى براى او نيست" (لا
شَرِيكَ لَهُ).
سرانجام
مىفرمايد:" و به اين موضوع، من دستور يافتهام و من اولين مسلمانم" (وَ
بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ).