نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 421
" آنها در پاسخ گفتند: ما به خاطر اين نهى از منكر مىكنيم كه وظيفه خود
را در پيشگاه پروردگارتان انجام داده و در برابر او مسئوليتى نداشته باشيم، بعلاوه
شايد سخنان ما در دل آنها مؤثر افتد و دست از طغيان و سركشى بردارند" (قالُوا مَعْذِرَةً إِلى رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ
يَتَّقُونَ).
از جمله بالا چنين استفاده مىشود كه اندرز دهندگان براى دو هدف اين كار را
انجام مىدادند يكى به خاطر اين كه در پيشگاه خدا معذور باشند و ديگر اينكه شايد
در دل گنهكاران مؤثر افتد، و مفهوم اين سخن چنين است كه حتى اگر احتمال تاثير هم
ندهند بايد از پند و اندرز خوددارى ننمايند، در حالى كه معروف اين است كه شرط وجوب
امر به معروف و نهى از منكر احتمال تاثير است.
ولى بايد توجه داشت كه گاهى بيان حقايق و وظائف الهى بدون احتمال تاثير نيز
واجب مىشود و آن در موردى است كه اگر حكم خدا گفته نشود و از گناه انتقاد نگردد
كم كم بدست فراموشى سپرده مىشود و بدعتها جان مىگيرند و سكوت دليل بر رضايت و
موافقت محسوب مىشود، در اين گونه موارد لازم است حكم پروردگار آشكارا همه جا گفته
شود هر چند اثرى در گنهكاران نگذارد.
اين نكته نيز شايان توجه است كه نهى كنندگان مىگفتند: مىخواهيم در
پيشگاه" پروردگارتان" معذور باشيم، گويا اشاره به اين است كه شما هم در
پيشگاه خدا مسئوليت داريد و اين وظيفه تنها وظيفه ما نيست، وظيفه شما نيز مىباشد.
***
آيه بعد مىگويد: سرانجام، دنياپرستى بر آنان غلبه كرد" و فرمان خدا
را به دست فراموشى سپردند، در اين هنگام آنها را كه از گناه نهى مىكردند رهايى
بخشيديم، ولى ستمكاران را به كيفر سختى به خاطر فسق و گناهشان مبتلا ساختيم"
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 421