نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 420
به چيزى بود كه آنها را به سوى خود جلب و به نافرمانى دعوت مىكرد و همه
آزمايشها همين گونه است، زيرا آزمايش بايد ميزان مقاومت افراد را در برابر كشش
گناهان مشخص كند و اگر گناه كششى به سوى خود نداشت، آزمايش مفهومى نمىداشت.
***
هنگامى كه اين جمعيت از بنى اسرائيل در برابر اين آزمايش بزرگ كه با زندگى
آنان كاملا آميخته بود قرار گرفتند، به سه گروه تقسيم شدند:
" گروه اول" كه اكثريت را تشكيل مىدادند، به مخالفت با اين فرمان
الهى برخاستند.
" گروه دوم" كه قاعدتا اقليت كوچكى بودند، در برابر گروه اول به
وظيفه امر به معروف و نهى از منكر قيام كردند.
" گروه سوم"، ساكتان و بىطرفان بودند، كه نه همگامى با گناهكاران
داشتند و نه وظيفه نهى از منكر را انجام مىدادند.
در آيه دوم مورد بحث، گفتگوى اين گروه را با نهى كنندگان شرح مىدهد و
مىگويد:" بخاطر بياور هنگامى كه جمعى از آنها به جمع ديگرى گفتند: چرا قومى
را اندرز مىدهيد كه خداوند سرانجام آنها را هلاك مىكند و يا به عذاب دردناكى
كيفر خواهد داد" (وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ
مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباً
شَدِيداً) [1]
[1] تعبير به" امة منهم"
نشان مىدهد كه گروه دوم از گروه گنهكاران كمتر بودند زيرا از آنها تعبير به"
قوما" شده است (بدون كلمه" منهم") در بعضى از روايات چنين
مىخوانيم كه جمعيت شهر هشتاد و چند هزار نفر بود و از آنها 70 هزار نفر دست به
گناه آلودند! (تفسير برهان جلد دوم صفحه 42).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 420