نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 325
غفلت بيدار مىگشتند، و به دست و پا مىافتادند و از موسى ع مىخواستند كه دست
به دعا بردارد و نجات آنها را از خدا بخواهد اما همين كه طوفان بلا و امواج حوادث
فرو مىنشست، همه چيز را فراموش كرده به حال اول باز مىگشتند.
در آيه نخست مىخوانيم" هنگامى كه بلا بر آنها مسلط مىشد، مىگفتند اى
موسى، براى ما از خدايت بخواه تا به عهدى كه با تو كرده است وفا كند، و دعايت را
در حق ما مستجاب نمايد" (وَ لَمَّا
وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا يا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ
عِنْدَكَ).
اگر تو اين بلا را از ما برطرف سازى، سوگند ياد مىكنيم كه قطعا هم خودمان به
تو ايمان خواهيم آورد و هم بنى اسرائيل را آزاد ساخته و با تو مىفرستيم (لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَ
لَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرائِيلَ).
" رجز" در معانى زيادى به كار رفته است:" بلاهاى سخت، طاعون،
بت و بتپرستى، وسوسه شيطان، و برف يا تگرگ سخت".
ولى همه اينها مصداقهاى مختلفى است از مفهومى كه ريشه اصلى آن را تشكيل
مىدهد، زيرا ريشه اصلى آن به طورى كه" راغب" در كتاب"
مفردات" گفته، همان اضطراب است و به گفته" طبرسى" در" مجمع
البيان" مفهوم اصليش انحراف از حق مىباشد، بنا بر اين اگر به مجازات و كيفر
و بلا" رجز" گفته مىشود، براى اين است كه بر اثر انحراف از حق و ارتكاب
گناه، دامان انسان را مىگيرد، همچنين بتپرستى يك نوع انحراف از حق و اضطراب در
عقيده است، و نيز به همين جهت عربها به يك نوع بيمارى كه به شتر دست مىدهد و سبب
لرزش پاى او مىگردد، تا آنجا كه مجبور است گامها را كوتاه بردارد، گاهى راه برود
و گاهى توقف كند" رجز" (بر وزن مرض) مىگويند، و اينكه ملاحظه مىكنيم
به اشعار جنگى،" رجز" اطلاق مىشود آن نيز به خاطر آن است كه داراى
مقطعهاى كوتاه و نزديك
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 325