نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 282
در آيه بعد مىخوانيم كه موسى به
دنبال دعوى رسالت پروردگار مىگويد:
" اكنون كه من فرستاده او هستم، سزاوار است كه درباره خداوند جز حق
نگويم، زيرا فرستاده خداوندى كه از همه عيوب، پاك و منزه است، ممكن نيست دروغگو
باشد" (حَقِيقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى
اللَّهِ إِلَّا الْحَقَ).
سپس براى تثبيت دعوى نبوت خويش اضافه مىكند:" چنان نيست كه اين ادعا را
بدون دليل گفته باشم، من از پروردگار شما، دليل روشن و آشكارى با خود دارم" (قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ).
اكنون كه چنين است" بنى اسرائيل را با من بفرست" (فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ).
و اين در حقيقت قسمتى از رسالت موسى بن عمران بود كه بنى اسرائيل را از چنگال
استعمار فرعونيان رهايى بخشد و زنجير اسارت و بردگى را از دست و پاى آنها بردارد،
زيرا بنى اسرائيل در آن زمان به صورت بردگانى ذليل در دست" قبطيان"
(مردم مصر) گرفتار بودند، و از وجود آنها براى انجام كارهاى پست و سخت و سنگين
استفاده مىشد.
از آيات آينده و همچنين آيات ديگر قرآن به خوبى استفاده مىشود كه موسى مامور
دعوت فرعون و ديگر مردمان سرزمين مصر به سوى آئين خويش نيز بود، يعنى رسالت او
منحصر به بنى اسرائيل نبود.
***
فرعون با شنيدن اين جمله كه" من دليل روشنى با خود دارم"،
بلافاصله گفت:" اگر راست مىگويى و نشانهاى از طرف خداوند با خود دارى آن را
بياور" (قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ
بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ).
و با اين تعبير ضمن ابراز ترديد در صدق موسى ظاهرا قيافه حقجويى و حق طلبى به
خود گرفت، آن چنان كه يك جستجوگر به دنبال حق مىگردد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 282