نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 260
و در آخرين آيه مورد بحث، آخرين گفتار شعيب را مىخوانيم كه" او از قوم
گنهكار روى برگردانيد و گفت: من رسالات پروردگارم را ابلاغ كردم، و به مقدار كافى
نصيحت نمودم و از هيچگونه خيرخواهى فروگذار نكردم" (فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ
أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ).
" با اين حال تاسفى به حال اين جمعيت كافر نمىخورم"، زيرا آخرين
تلاش و كوشش براى هدايت آنها به عمل آمد ولى در برابر حق سر تسليم فرود نياوردند،
و مىبايست چنين سرنوشت شومى را داشته باشند (فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ).
آيا اين جمله را شعيب بعد از نابودى آنها گفت يا قبل از آن، هر دو احتمال
امكان دارد، ممكن است قبل از نابودى گفته باشد، ولى به هنگام شرح ماجرا بعد از آن
ذكر شده باشد.
ولى با توجه به آخرين جمله كه مىگويد: سرنوشت دردناك اين قوم كافر، هيچ جاى
تاسف نيست، بيشتر به نظر مىرسد كه اين جمله را بعد از نزول عذاب گفته باشد، و
همانطور كه در ذيل آيه 79 همين سوره نيز اشاره كرديم اينگونه تعبيرات در برابر
مردگان بسيار گفته مىشود (شواهد آن را نيز در همانجا ذكر كرديم).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 260