نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 245
كردهام؟ باز مىگويد گناه بزرگى انجام دادهاى! سرانجام پرده از روى آن
برداشته و آن را تشريح مىكند، اين طرز بيان فكر طرف را تدريجا آماده مىسازد تا
به اهميت عمل خلاف خويش واقف گردد.
***
در آيه بعد اشاره به جواب لجوجانه و غير منطقى قوم لوط كرده، مىگويد:
آنها هيچگونه جوابى در برابر دعوت اين پيامبر خيرخواه و دلسوز و مصلح نداشتند
جز اينكه با خشم و عصبانيت:" گفتند لوط و پيروان او را از شهر خود بيرون
كنيد، گناهشان چيست؟ گناهشان اين است كه مردمى پاكند و گناه نمىكنند"! و نه
تنها با ما همصدا نمىشوند، بلكه مزاحم ما نيز هستند! (وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا
أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ).
و اين جاى تعجب نيست كه يك جمعيت آلوده و گناهكار، افراد پاكدامن را به جرم
پاكدامنى از خود برانند، آنها چنين افرادى را مزاحم شهوات خويش مىبينند، و نقاط
قوت و افتخار چنين پاكدامنانى در نظر آنها نقطه ضعف و عيب بود!.
اين احتمال نيز در تفسير جمله"
إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ" وجود
دارد، كه قوم لوط مىخواستند اين پيامبر و پيروانش را متهم به تظاهر و رياكارى كنند،
همانطور كه بسيار شنيدهايم و در اشعار خواندهايم كه افراد شرابخوار آلوده افراد
پاك را متهم به رياكارى مىكنند، و" خرقه آلوده به شراب خويش" را
از" سجاده زاهد" برتر مىشمارند، و اين يك نوع تبرئه كاذب است كه اين
آلودگان بدبخت براى خود دست و پا مىكنند.
***
با توجه به آنچه در سه آيه فوق بيان شد، هر داور منصفى مىتواند حكم
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 245