نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 240
بىجان آنها در خانههايشان باقى مانده بود" (فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ
جاثِمِينَ).
" جاثم" در اصل از ماده" جثم" (بر وزن خشم) به معنى نشستن
روى زانو و توقف در يك مكان است، و بعيد نيست اين تعبير اشاره به آن باشد كه هنگام
وقوع زلزله شديد آنها در خواب خوش فرو رفته بودند، ناگهان بپاخاستند همين كه بر سر
زانو نشستند، حادثه به آنها مهلت نداد و بر اثر وحشت و ترس و يا فرو ريختن ديوارها
و يا صاعقهاى كه با آن زلزله همراه بود جان خود را در همان حالت از دست دادند!
***
قوم ثمود به چه وسيله نابود شدند؟
در اينجا يك سؤال پيش مىآيد و آن اينكه از آيه فوق استفاده مىشود كه وسيله
نابودى اين قوم سركش، زلزله بود، اما از آيه 13 سوره فصلت برمىآيد كه صاعقه آنها
را نابود كرد، و در آيه 5 سوره حاقه مىخوانيم فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ يعنى قوم ثمود بوسيله يك عامل ويرانگر از ميان رفتند، آيا
در ميان اين تعبيرات، تضادى وجود دارد؟
پاسخ اين سؤال را مىتوان در يك جمله خلاصه كرد و آن اينكه اين هر سه عامل به
يك چيز بازگشت مىكنند و يا لازم و ملزوم يكديگرند، بسيار مىشود كه زمينلرزه در
يك منطقه بر اثر صاعقههاى عظيم ايجاد مىشود، يعنى نخست صاعقه توليد مىشود و به
دنبال آن زمينلرزه به وجود مىآيد، و اما" طاغيه" به معنى موجودى است
كه از حد خود تجاوز كند و اين هم با زلزله سازگار است و هم با صاعقه بنا بر اين
تضادى در ميان آيات نيست.
***
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 240