نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 11
اين حيوانات
در اختيار مشركان نبود، و چون آنها ادعاى نبوت و وحى نيز نداشتند، بنا بر اين تنها
احتمال سوم باقى مىماند كه ادعا كنند به هنگام صدور اين فرمان، از پيامبران الهى،
حاضر و گواه بودهاند، لذا مىفرمايد:" آيا شما شاهد و گواه اين مطلب بوديد،
هنگامى كه خداوند به اين موضوع توصيه كرد" (أَمْ
كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا).
و چون جواب
اين سؤال نيز منفى بوده، ثابت مىشود كه آنها جز تهمت و افتراء در اين باره
سرمايهاى نداشتند.
لذا در پايان
آيه اضافه مىكند:" چه كسى ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ مىبندند تا
مردم را از روى جهل گمراه سازند، مسلما خداوند هيچگاه ستمگران را هدايت نخواهد
كرد" (فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً
لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ، إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ
الظَّالِمِينَ) [1] از آيه فوق استفاده مىشود كه دروغ بستن به خدا
يكى از بزرگترين ستمها است، ستم به مقام مقدس پروردگار، و ستم به بندگان خدا، و
ستم به خويشتن و همانطور كه سابقا گفتهايم، تعبير به" ستمكارترين" در
اينگونه موارد جنبه" نسبى" دارد، بنا بر اين مانعى ندارد كه عين اين
تعبير در مورد بعضى از گناهان كبيره ديگر ذكر شود.
و نيز از اين
آيه استفاده مىشود كه هدايت و اضلال الهى جنبه اجبارى ندارد، بلكه عوامل و مقدمات
آن از خود انسان شروع مىشود، هنگامى كه كسى دست به ظلم و ستم زد، خداوند حمايت
خود را از او دريغ مىدارد و در بىراههها سرگردان خواهد شد.
[1] درباره اينكه"
بِغَيْرِ عِلْمٍ" و به اصطلاح" جار و مجرور"،
متعلق به چيست؟
احتمالات
متعددى دادهاند، ولى بعيد نيست كه متعلق به فعل" يضل" بوده باشد، يعنى
آنها به سبب جهل و نادانى خودشان، مردم را به گمراهى مىكشانند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 11