نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 69
شده است، كه
تقريبا با يكديگر شباهت دارند از جمله اينكه در تفسير در المنثور از سعد بن وقاص
چنين نقل شده كه مىگويد: اين آيه در باره من نازل گرديد، مردى از انصار غذايى
تهيه كرده بود و ما را دعوت كرد، جمعى در مجلس ميهمانى او شركت كردند، و علاوه بر
صرف غذا شراب نوشيدند و اين قبل از تحريم شراب در اسلام بود، هنگامى كه مغز آنها
از شراب گرم شد شروع به ذكر افتخارات خود كردند، كم كم كار بالا گرفت و به اينجا
رسيد كه يكى از آنها استخوان شترى را برداشت و بر بينى من كوبيد و آن را شكافت، من
خدمت پيامبر ص رسيدم و اين جريان را عرض كردم در اين موقع آيه فوق نازل شد.
از"
مسند احمد" و" سنن ابى داود" و" نسايى" و"
ترمذى" چنين نقل شده است كه عمر (كه طبق تصريح تفسير فى ظلال جلد سوم صفحه 33
علاقه شديد به نوشيدن شراب داشت) دعا مىكرد، و مىگفت: خدايا بيان روشنى در مورد
خمر براى ما بفرما، هنگامى كه آيه سوره بقره (يَسْئَلُونَكَ
عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ ...) (بقره- 219) نازل شد پيامبر ص
آيه را براى او قرائت كرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مىداد، و مىگفت: خدايا
بيان روشنترى در اين زمينه بفرما، تا اينكه آيه سوره نساء (يا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى)
(نساء 43) نازل شد، پيامبر ص آن را نيز بر او خواند، باز به دعاى خود ادامه
مىداد!، تا اينكه سوره مائده (آيه مورد بحث) كه صراحت فوق العادهاى در اين موضوع
دارد، نازل گرديد، هنگامى كه پيامبر ص آيه را بر او خواند، گفت:
انتهينا
انتهينا!" از نوشيدن شراب خوددارى مىكنيم، خوددارى مىكنيم"!
[1]