نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 6
و قاضى
شوكانى در فتح القدير جلد سوم صفحه 57.
و شهاب الدين
آلوسى شافعى در روح المعانى جلد 6 صفحه 172.
و شيخ سليمان
قندوزى حنفى در ينابيع المودة صفحه 120.
و بدر الدين
حنفى در عمدة القارى في شرح صحيح البخارى جلد 8 صفحه 584.
و شيخ محمد
عبده مصري در تفسير المنار جلد 6 صفحه 463.
و حافظ ابن
مردويه (متوفاى 416) (بنا به نقل سيوطى در در المنثور) و جمع كثيرى ديگر اين شان
نزول را براى آيه فوق نقل كردهاند.
اشتباه نشود
منظور اين نيست كه دانشمندان و مفسران فوق نزول اين آيه را درباره على ع
پذيرفتهاند بلكه منظور اين است كه روايات مربوط به اين مطلب را در كتب خود نقل
كردهاند، اگر چه پس از نقل اين روايت معروف آنها به خاطر ترس از شرائط خاص محيط
خود، و يا به خاطر پيشداوريهاى نادرستى كه جلو قضاوت صحيح را در اينگونه مباحث
مىگيرد، از پذيرفتن آن خوددارى كردهاند، بلكه گاهى كوشيدهاند تا آنجا كه ممكن
است آن را كم رنگ و كم اهميت جلوه دهند، مثلا فخر رازى كه تعصب او در مسائل خاص
مذهبى معروف و مشهور است براى كم اهميت دادن اين شان نزول آن را دهمين احتمال آيه
قرار داده و 9 احتمال ديگر كه غالبا بسيار سست و واهى و بى ارزش است قبل از آن
آورده است!.
از فخر رازى
زياد تعجب نمىكنيم، زيرا روش او در همه جا چنين است، تعجب از نويسندگان روشنفكرى
همچون سيد قطب در تفسير" في ظلال" و محمد رشيد رضا در تفسير"
المنار" داريم كه يا اصلا سخني از اين شان نزول كه انواع كتابها را پركرده
است به ميان نياوردهاند، يا بسيار كم اهميت جلوه دادهاند به طورى كه به هيچ وجه
جلب توجه نكند، آيا محيط آنها اجازه بيان حقيقت را نمىداده و يا پوششهاى فكرى
تعصبآميز بيش از آن بوده است كه برق روشنفكرى در اعماق آن نفوذ كند و پردهها را
كنار زند؟! نمىدانيم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 6