نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 456
او است، و" محجور" به كسى گفته مىشود كه از تصرف در اموال خويش
ممنوع است [1] سپس
اشاره به دومين چيزى مىكند كه آنها تحريم كرده بودند و مىگويد:
" آنها معتقد بودند كه قسمتى از چهار پايان هستند كه سوار شدن بر آنها
حرام است" (وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها).
و ظاهرا همان حيواناتى بوده است كه در آيه 103 سوره مائده به عنوان"
سائبه" و" بحيره" و" حام" شرح آن گذشت (براى اطلاع بيشتر
ذيل آيه مزبور را مطالعه فرمائيد).
بعد سومين قسمت از احكام نارواى آنها را بيان كرده مىگويد":" نام
خدا را بر قسمتى از چهار پايان نمىبردند" (وَ أَنْعامٌ لا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا).
اين جمله ممكن است اشاره به حيواناتى باشد كه به هنگام ذبح تنها نام بت را
مىبردند و يا حيواناتى بوده است كه سوار شدن بر آنها را براى حج تحريم كرده
بودند، چنان كه در تفسير" مجمع البيان" و" تفسير كبير"
و" المنار" و" قرطبى" از بعضى از مفسران نقل شده است، و در هر
دو صورت حكمى بود بىدليل و خرافى.
عجيب اين است كه به اين احكام خرافى قناعت نمىكردند بلكه" به خدا افترا
مىبستند و آن را به او نسبت مىدادند" (افْتِراءً عَلَيْهِ).
در پايان آيه پس از ذكر اين احكام ساختگى مىگويد:" خداوند به زودى كيفر
آنها را در برابر اين افترائات خواهد داد" (سَيَجْزِيهِمْ بِما كانُوا يَفْتَرُونَ).
آرى هنگامى كه بشر بخواهد به فكر ناقص خود جعل حكم و قانون كند
[1] بايد توجه داشت كه"
حجر" در آيه فوق معنى وصفى دارد و به معنى محجور آمده است و مذكر و مؤنث در
آن يكسان است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 456