نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 44
در تفسير اين
آيه رواياتى از پيامبر ص و ائمه اهل بيت ع نقل شده كه بسيار آموزنده است.
در حديثى از
پيامبر ص مىخوانيم
لتامرن
بالمعروف و لتنهون عن المنكر و لتاخذن على يد السفيه و لتاطرنه على الحق اطرا، او
ليضربن اللَّه قلوب بعضكم على بعض و يلعنكم كما لعنهم
:" حتما
بايد امر به معروف و نهى از منكر كنيد و دست افراد نادان را بگيريد و به سوى حق
دعوت نمائيد و الا خداوند قلوب شما را همانند يكديگر مىكند و شما را از رحمت خود
دور مىسازد همانطور كه آنها را از رحمت خويش دور ساخت"!
[1] در حديث ديگرى از امام صادق ع در تفسير كانُوا
لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ چنين نقل
شده است:
اما انهم
لم يكونوا يدخلون مداخلهم و لا يجلسون مجالسهم و لكن كانوا اذا لقوهم ضحكوا فى
وجوههم و انسوا بهم
[2]:" اين دسته كه خداوند از
آنها مذمت كرده هرگز در كارها و مجالس گناهكاران شركت نداشتند، بلكه فقط هنگامى كه
آنها را ملاقات مىكردند، در صورت آنان مىخنديدند و با آنها مانوس بودند".
و در آيه بعد
به يكى ديگر از اعمال خلاف آنها اشاره كرده، مىگويد:
بسيارى از
آنان را مىبينى كه طرح دوستى و محبت با كافران مىريزند (تَرى
كَثِيراً مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا) بديهى است
كه دوستى آنها ساده نبود، بلكه دوستى آميخته با انواع گناه و تشويق آنان به اعمال
و افكار غلط بود، و لذا در آخر آيه مىفرمايد:" چه بد
[1] تفسير مجمع البيان ذيل آيه و در تفسير قرطبى
جلد چهارم صفحه 2250 نيز حديثى به همين مضمون از ترمذى نقل كرده است.
[2] تفسير برهان جلد اول صفحه 492 و تفسير نور
الثقلين جلد اول صفحه 661
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 44