نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 43
خدا خواستند
كه آنها را از رحمت خويش دور سازد" (لُعِنَ
الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَى ابْنِ
مَرْيَمَ) در اينكه چرا تنها نام اين دو پيامبر ص برده شده است مفسران
احتمالاتى دادهاند گاهى گفته مىشود، علت آن اين است كه سرشناسترين پيامبران بعد
از موسى ع اين دو پيامبر بودند، و گاهى گفته مىشود كه بسيارى از اهل كتاب افتخار
مىكردند كه فرزندان داودند، قرآن با اين جمله اعلام مىكند كه داود از كسانى كه
راه كفر و طغيان پيش گرفتند، متنفر بود، و بعضى گفتهاند كه اين آيه اشاره به دو
واقعه تاريخى است كه خشم اين دو پيامبر بزرگ را برانگيخت و جمعى از بنى اسرائيل را
نفرين كردند، داود در مورد ساكنان شهر ساحلى ايله كه به" اصحاب سبت"
معروفند و سرگذشت آنها در سوره اعراف خواهد آمد، و حضرت مسيح درباره جمعى از
پيروان خود كه بعد از نزول مائده آسمانى باز هم راه انكار و مخالفت را پيش گرفتند
لعن و نفرين نمود.
در هر حال
آيه اشاره به اين است كه بودن جزء نژاد بنى اسرائيل و يا جزء اتباع مسيح، ما دام
كه هماهنگى با برنامههاى آنها نبوده باشد باعث نجات كسى نخواهد شد بلكه خود اين
پيامبران از اينگونه افراد ابراز تنفر و انزجار كردند.
جمله آخر آيه
نيز اين مطلب را تاكيد مىكند و مىگويد:" اين اعلام تنفر و بيزارى بخاطر آن
بود كه آنها گناهكار و متجاوز بودند" (ذلِكَ بِما
عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ) به علاوه آنها به هيچ وجه مسئوليت
اجتماعى براى خود قائل نبودند، و يكديگر را از كار خلاف نهى نمىكردند، و حتى جمعى
از نيكان آنها با سكوت و سازشكارى، افراد گناهكار را عملا تشويق مىكردند (كانُوا
لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ) و به اين
ترتيب برنامه اعمال آنها بسيار زشت و ناپسند بود (لَبِئْسَ
ما كانُوا يَفْعَلُونَ)
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 43