نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 420
ضمنا از اين تعبير بخوبى استفاده مىشود كه علم حقيقى هرگز با هوا پرستى و
خيالبافى سازگار نيست و آنجا كه سازگار شود جهل است نه علم!.
***
اين نيز لازم به تذكر است كه جمله بالا مىتواند اشاره به همان پندارى
باشد كه در ميان مشركان عرب وجود داشت كه براى خوردن گوشتهاى حيوانات مرده چنين
استدلال مىكردند: آيا ممكن است حيواناتى را كه خودمان مىكشيم حلال بدانيم، اما
آنچه را خداى ما كشته است حرام بشمريم؟! بديهى است سفسطه، يك خيال واهى، بيش نبود،
زيرا خداوند حيوان مرده را ذبح نكرده و سر نبريده تا با حيواناتى كه ما سر
بريدهايم مقايسه شود و به همين دليل كانون انواع بيماريهاست و گوشت آن فاسد است
لذا خداوند اجازه خوردن آن را نداده است.
در پايان آيه مىفرمايد:" پروردگار تو نسبت به آنها كه تجاوزكارند آگاهتر
است" (إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ
بِالْمُعْتَدِينَ).
همانها كه با دلائل واهى نه تنها از راه حق منحرف مىشوند بلكه سعى دارند
ديگران را نيز منحرف سازند.
***
و از آنجا كه ممكن است بعضى اين كار حرام را در پنهانى مرتكب شوند در
تعقيب آن، در آيه بعد، به عنوان يك قانون كلى مىگويد:" گناه آشكار و پنهان
را رها سازيد" (وَ ذَرُوا ظاهِرَ
الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ).
مىگويند در زمان جاهليت عدهاى عقيده داشتند كه عمل منافى عفت (زنا) اگر در
پنهانى باشد عيبى ندارد تنها اگر آشكارا باشد گناه است!، هم اكنون نيز عملا عدهاى
اين منطق جاهلى را پذيرفته و تنها از گناهان آشكار وحشت دارند، اما گناهان پنهانى
را بدون احساس ناراحتى مرتكب مىشوند!
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 420