نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 377
و به طورى كه بسيارى از مفسران نقل كردهاند قريش معتقد بودند كه خداوند با
جنيان ازدواج كرده و فرشتگان ثمره اين ازدواجند! [1] سپس به اين پندار خرافى پاسخ گفته و
مىگويد:" با اينكه خداوند آنها را (يعنى جن را) آفريده است" (وَ خَلَقَهُمْ).
يعنى چگونه ممكن است مخلوق كسى شريك او بوده باشد، زيرا شركت نشانه سنخيت و هم
افق بودن است در حالى كه مخلوق هرگز در افق خالق نخواهد بود.
خرافه ديگر اينكه" آنها براى خدا پسران و دخترانى از روى نادانى قائل
شدند" (وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَ بَناتٍ
بِغَيْرِ عِلْمٍ).
و در حقيقت بهترين دليل باطل بودن اينگونه عقائد خرافى همان است كه از جمله
بغير علم استفاده مىشود، يعنى هيچگونه دليل و نشانهاى براى اين موهومات در دست
نداشتند.
جالب توجه اينكه" خرقوا" از ماده" خرق" (بر وزن غرق)
گرفته شده كه در اصل به معنى پاره كردن چيزى است بدون رويه و حساب، درست نقطه
مقابل" خلق" كه ايجاد چيزى از روى حساب است، اين دو كلمه (خلق و خرق)
گاهى در مطالب ساختگى و دروغين نيز به كار مىرود، منتها دروغهايى كه حساب شده است
و با مطالعه ساخته مىشود،" خلق و اختلاق" و دروغهاى بىحساب و به
اصطلاح شاخدار" خرق و اختراق" گفته مىشود.
يعنى آنها اين دروغها را بدون مطالعه جوانب مطلب و بدون در نظر گرفتن لوازم آن
ساختند.
اما اينكه چه طوائفى براى خدا پسرانى قائل بودند، قرآن نام دو طايفه را در