نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 243
بطور مفرد و" ابصار" بطور جمع مىآيد در جلد اول همين تفسير صفحه 50
بحث كرديم.
" نصرف" از ماده" تصريف" به معنى" تغيير" است و
در اينجا منظور بيان استدلالات گوناگون و در اشكال مختلف مىباشد، و"
يصدفون" از ماده" صدف" بر وزن" هدف" به معنى جانب و
ناحيه است، و چون بهنگام روى گردانيدن و اعراض، انسان متوجه جانب و ناحيه ديگرى
مىشود اين كلمه در معنى اعراض به كار مىرود، منتها چنان كه" راغب"
در" مفردات" مىگويد:
اين ماده به معنى اعراض و روى گردانيدن شديد استعمال مىشود.
***
در آيه بعد به دنبال ذكر اين سه نعمت بزرگ الهى (چشم و گوش و فهم) كه
سرچشمه تمام نعمتهاى دنيا و آخرت است اشاره به امكان سلب همه نعمتها بطور كلى
كرده، مىگويد:" به آنها بگو اگر عذاب خداوند ناگهانى و بدون مقدمه، و يا
آشكارا و با مقدمه، به سراغ شما بيايد آيا جز ستمكاران نابود مىشوند"؟! (قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ
بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ) [1]" بغتة" به معنى" ناگهانى" و" جهرة" به
معنى" آشكار" است، و قاعدتا بايد در مقابل آشكار، پنهان ذكر گردد، نه
ناگهانى، ولى چون امور ناگهانى معمولا مقدمات آنها مخفى و پنهان است، زيرا اگر
پنهان نبود ناگهانى نمىشد، به اين جهت در مفهوم كلمه" بغتة" مفهوم پنهانى
افتاده است.
منظور اين است تنها كسى كه قادر به انواع مجازات و گرفتن نعمتها است خدا است،
و بتها هيچ نقشى در اين ميان ندارند.
[1] در باره معنى ا رايتكم و تجزيه و
تركيب آن ذيل آيه 40 در همين سوره بحث كرديم و گفتيم دليلى ندارد كه آن را به معنى
اخبرونى بگيريم بلكه مفهوم آن" هل علمتم" آيا دانستيد مىباشد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 243