نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 229
حقيقتى را درك كردند براى دگران بازگو كنند. و چون ظلمت خود خواهى و خود پرستى
و لجاجت و جهل گرداگرد آنها را فرا گرفته، نمىتوانند چهره حقايق را ببينند و به
اين ترتيب از اين سه نعمت بزرگ (شنيدن و ديدن و گفتن) كه انسان را با دنياى خارج
مربوط مىسازد محرومند.
بعضى از مفسران معتقدند كه منظور از افراد كر مقلدينى هستند كه بدون چون و چرا
از رهبران گمراهى تبعيت مىكنند و گوش خود را بستهاند كه صداى رهبران الهى را
نمىشنوند، و منظور از افراد گنگ همان رهبران گمراه هستند كه حقايق را بخوبى درك
مىكنند، اما براى حفظ موقعيت و منافع مادى خويش مهر سكوت بر لب زدهاند و هر دو
دسته در ظلمت جهل و خود پرستى گرفتارند [1] و بدنبال آن مىفرمايد:" خداوند هر كس را بخواهد
گمراه مىكند و هر كس را بخواهد بر جاده مستقيم قرار ميدهد" (من يشاء اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يشاء يَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ).
سابقا گفتهايم نسبت دادن هدايت و ضلالت به مشيت و اراده خدا موضوعى است كه
آيات ديگر قرآن آن را بخوبى تفسير مىكنند، در يك جا ميخوانيم يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ" خداوند ستمگران را گمراه مىكند" و در جاى ديگر وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ" تنها فاسقان را گمراه مىكند" و در جاى ديگر وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا" كسانى كه در راه ما مجاهده كنند آنها را به راههاى
مستقيم خود هدايت خواهم كرد" از اين آيات و آيات ديگر قرآن بخوبى استفاده
مىشود كه هدايتها و ضلالتهايى كه در اين موارد به اراده خدا نسبت داده شده است در
حقيقت پاداش و كيفرهايى است كه در مقابل انجام اعمال نيك و بد به بندگان مىدهد و
به تعبير روشنتر گاهى اعمال فوق العاده زشتى از انسان سر مىزند كه بر اثر آن
تاريكى وحشتناكى روح او را احاطه خواهد كرد، چشمان حقيقت بين از او گرفته ميشود، و
گوش او صداى حق را نمىشنود،