نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 19
دانشمندان
اهل تسنن آنها را پذيرفتهاند و در صحيح بخارى و مسلم نيست و اين نخستين حديثى
نيست كه اين وضع را بخود گرفته، ثانيا مگر كتاب معتبر نزد آنها منحصر به اين دو
كتاب است، با اينكه در ساير منابع مورد اعتماد آنها حتى بعضى از صحاح سته (شش كتاب
معروف و مورد اعتماد اهل سنت) مانند" سنن ابن ماجه"
[1] و" مسند احمد حنبل" [2]
اين حديث آمده است و دانشمندانى مانند" حاكم" و" ذهبى"
و" ابن حجر" با تمام شهرت و تعصبى كه دارند به صحيح بودن بسيارى از طرق
اين حديث، اعتراف كردهاند، بنا بر اين هيچ بعيد نيست بخارى و مسلم در آن جو خاص و
خفقانآلود محيط خود نتوانسته و يا نخواستهاند چيزى را كه بر خلاف مذاق زمامداران
وقتشان بوده است، صريحا در كتاب خود بياورند.
4- چرا على
ع و اهل بيت به اين حديث استدلال نكردند؟!
بعضى
مىگويند: اگر حديث غدير با اين عظمت وجود داشت، چرا خود على ع و اهل بيت او و
ياران و علاقمندانش در موارد لزوم به آن استدلال نكردند؟! آيا بهتر نبود كه آنها
به چنين مدرك مهمى براى اثبات حقانيت على ع استناد بجويند؟
اين ايراد
نيز از عدم احاطه به كتب اسلامى، اعم از حديث و تاريخ و تفسير، سرچشمه گرفته است،
زيرا در كتب دانشمندان اهل تسنن موارد زيادى نقل شده كه خود على ع و يا ائمه اهل
بيت ع و يا علاقمندان به اين مكتب با حديث غدير استدلال كردهاند:
از جمله خود
على ع در روز شورى طبق نقل خطيب خوارزمى حنفى در