نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 161
الهى را دارد، در اين موقع به تقاضاى او ترتيب اثر داده مىشود و به هنگامى كه
قبول نكرد فرمان نابودى او صادر مىگردد.
پاسخ دوم اينكه پيامبر ص به مقتضاى مقام رهبرى و عهدهدار بودن امر تربيت مردم
و سرمشق عملى به آنها دادن لازم است از جنس خود مردم و همرنگ و هم صفات آنها و
تمام غرائز و صفات انسان در او وجود داشته باشد، زيرا فرشته علاوه بر اينكه براى
بشر قابل رؤيت نيست. نمىتواند سرمشق عملى براى او گردد، چون نه از نيازها و
دردهاى او آگاه است و نه به وضع غرائز و خواستههاى او آشنا است، و به همين دليل
رهبرى او نسبت به موجودى كه از هر جهت با وى فرق دارد كاملا نارسا خواهد بود.
لذا قرآن در جواب دوم مىگويد" اگر ما او را فرشته قرار مىداديم و به
پيشنهاد آنها عمل مىكرديم، باز لازم بود تمام صفات انسان را در او ايجاد كنيم، و
او را به صورت و سيرت مردى قرار دهيم" (وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلًا) [1] از آنچه گفتيم روشن مىشود، كه منظور از جمله" لجعلناه رجلا" اين
نيست كه فقط شكل انسان به او مىدهيم كه بعضى از مفسران پنداشتهاند، بلكه منظور
اين است كه او را از نظر ظاهر و باطن به صفات انسان قرار مىدهيم.
سپس نتيجه مىگيرد كه با اين حال همان ايرادات سابق را بر ما تكرار مىكردند
كه چرا به انسانى ماموريت رهبرى دادهاى و چهره حقيقت را بر ما پوشانيدهاى (وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ).
لبس (بر وزن درس) به معنى پردهپوشى و اشتباه كارى است، و لبس (بر وزن قفل) به
معنى پوشيدن لباس است (ماضى اول لبس بر وزن ضرب و ماضى دوم لبس
[1] ضمير جعلناه مىتواند به پيامبر ص
برگردد و هم ممكن است به كسى كه همراه پيامبر براى تحكيم نبوت او مبعوث مىشود باز
گردد، در صورت دوم عمل به پيشنهاد آنها شده و در صورت اول چيزى حتى بالاتر از
پيشنهاد آنها.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 161